به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

این توضیحات و عنوان از ویرایش قالب ، قابل تغییر است.

مکان تبلیغات شما

امکانات وب

پر مخاطب ها

    عضویت

    نام کاربري :
    رمز عبور :

     

     

     

     

     

    دانش و اطلاعات حقوقی قبل از ازدواج

    ازدواج تنها راه ایجاد بنیان طبیعی و مشروع برای خانواده است. بنابراین مردان و زنانی که خود را آماده پذیرش مسئولیت می بینند، کسانی که خود را لایق پدر و مادر شدن می دانند و آنهایی که عشق خود را به یکدیگر ابدی می دانند، با امضای این قرارداد موافقت می کنند. ازدواج به عنوان یک نهاد قانونی دارای مراحلی است. خواستگاری اولین مرحله این توافق است، تشریفاتی کهن و ریشه دار که همواره مورد توجه قانون بوده است. اما معنای دقیق و ماهیت حقوقی خواستگاری چیست؟ آیا خواستگاری زن از مرد قابل قبول است؟ محدوده و شرایط رابطه دختر و پسر در دوران نامزدی چگونه است؟ رابطه زن و مرد در این زمینه چگونه است؟ خواستگاری با چه محدودیت ها و موانع شرعی یا قانونی مواجه است؟ حقوق طرفین در نامزدی چیست؟ چه کسی نمی تواند ازدواج کند؟ در ادامه با برخی از قوانین حقوقی خواستگاری و نامزدی بر اساس قانون مدنی آشنا می شویم. نکات حقوقی ازدواج، نامزدی و .........

    خواستگاری و محدودیت های آن

     برای هر زنی می توان خواستگاری کرد، مگر اینکه آن مرد اساساً نتواند با آن زن ازدواج کند. مثلاً آن زن شوهر داشته باشد یا از اقربای نسبی مانند مادر یا خواهر یا نسبت سببی مانند مادر مرد باشد.

    اگر مردی به زنی که به هر دلیلی نمی تواند با او ازدواج کند قول نکاح بدهد و این عدم توانایی ناشی از حکم شرعی یا شرعی باشد، این عقد باطل و بی اثر است و زن نمی تواند آن مرد را مجبور به ازدواج کند. . (ماده 1034 قانون مدنی)

     تبصره : اگر مردی دختری را با وعده ازدواج فریب دهد و از این طریق ضرر مادی یا معنوی به او وارد شود، دختر می تواند خسارت وارده به او را مطالبه کند و مرد ضامن جبران این ضرر است.

     

     

     

     

    هنگام نامزدی قوانینی وجود دارد

    اگر مردی به زنی قول ازدواج بدهد و با او قرارداد نامزدی ببندد، این قول برای برقراری رابطه زناشویی بین آنها کافی نیست و برای این رابطه باید عقد ازدواج امضا شود.

    صرف قول به نکاح برای برقراری رابطه زناشویی بین طرفین کافی نیست، حتی اگر طرفین در مورد مهریه توافق کرده باشند و مرد تمام یا قسمتی از مهریه را به زن داده باشد.

    اگر مردی به زنی که به هر دلیلی نمی تواند با او ازدواج کند قول نکاح بدهد و این عدم توانایی ناشی از حکم شرعی یا شرعی باشد، این عقد باطل و بی اثر است و زن نمی تواند آن مرد را مجبور به ازدواج کند.

    تا زمانی که عقد بین طرفین منعقد نشده باشد، هر یک از طرفین می تواند از انجام نکاح خودداری کند و طرف دیگر نمی تواند او را به هیچ وجه مجبور به ازدواج کند، حتی اگر با یکدیگر قول ازدواج داده باشند و در مورد برخی مسائل مثل مهریه با هم توافق کرده اند. (ماده 1035 ق.م.)

    اگر مردی قول ازدواج با زنی را بدهد اما با او ازدواج نکند، زن نمی تواند صرفاً به دلیل امتناع مرد از ازدواج با او مطالبه خسارت کند، مگر اینکه ثابت کند که مرد او را فریب داده و به او ضرر رسانده است یا اینکه او سوء استفاده کرده است. . (ماده 1035 قانون مدنی و ماده 9 قانون مسئولیت مدنی)

    اگر بین دختر و پسری قول نکاح شده باشد و این تعهد وجود داشته باشد، مثلاً پسر به عهد خود برای ازدواج با دختر عمل نکند، باید مبلغ معینی ریال به زن بپردازد. دختر، دختر نمی تواند، اگر پسر از ازدواج با او امتناع کرد، باید این تعهد را از او مطالبه کند.

     نکته: اگر دختر و پسری برای آینده با یکدیگر قول ازدواج بدهند، این تعهد به تنهایی باعث زن و شوهر نمی شود. بنابراین هرگونه رابطه نامشروع بین آنها موجب مجازات مقرر در قانون مجازات اسلامی در این مورد می شود. این مجازات برای بار اول 100 ضربه شلاق در صورتی که عمل بین آنها زنا باشد و اگر رابطه نامشروع کمتر از زنا باشد برای هر یک از طرفین تا 99 ضربه شلاق خواهد بود.

    تبصره: در صورتی که دختر و پسر با یکدیگر رابطه نامشروع داشته باشند، دختر نمی تواند اجبار پسر را به صیغه نکاح از دادگاه بخواهد.

     

     

     

     

    قوانین مربوط به شکست نامزدی

    در صورتی که دو نفر با یکدیگر قرارداد نامزدی بسته باشند و به یکدیگر قول ازدواج داده باشند و این ازدواج صورت نگیرد، طرفین می توانند هدایایی را که در دوران نامزدی به یکدیگر داده اند از یکدیگر مطالبه کنند. اگر همین هدایا موجود نباشد، طرفین می‌توانند قیمت هدایا را از طرف مطالبه کنند، مگر اینکه هدیه قابل نگهداری نباشد و قابل مصرف باشد، مانند غذا، یا اگر قابل نگهداری باشد، بدون تقصیر از بین رفته است. مهمانی، به عنوان مثال، یک حلقه طلایی. هدیه بر اثر تصادف گم می شود. (ماده 1037)

    در مورد هدایای قبل از دوران نامزدی، تنها در صورتی می توان کادو را مطالبه کرد که خود هدیه موجود باشد و توسط گیرنده تغییر نکرده باشد. (ماده 803)

    تبصره : طرفین می توانند نامه هایی را که در زمان نامزدی برای یکدیگر ارسال کرده اند از طرف مقابل برگردانندy، اما در صورت مفقود شدن این نامه ها، هیچ خسارتی از این بابت قابل مطالبه نیست.

     

     

     

     

    چه کسی مسئول هزینه هاست؟

    هزینه ازدواج معمولا به عهده شوهر است. بنابراین در صورت جدایی طرفین، مرد نمی تواند این هزینه ها را از زن مطالبه کند.

    اگر مردی به زن چیزی به نام نکاح داده باشد ولی وصلت صورت نگیرد، می تواند این مبلغ را از زن پس بگیرد.

    اگر یکی از نامزدها فوت کرده باشد، طرف مقابل نمی تواند بهای هدایایی را که به نامزد متوفی داده شده مطالبه کند و تنها در صورت موجود بودن خود هدایا حق مطالبه آن را خواهد داشت.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 5:06 PM
    بازدید : 306
    برچسب‌ها :

     

    شرایط حضانت در قانون و حضانت طفل چیست؟

    ارسال شده توسط: مدیر سایت در دسته بندی: دعاوی خانوادگی، مقاله

    حضانت یکی از واژگان و همچنین مسائل مهمی است که در دعاوی خانوادگی و حقوق خانوادگی مطرح می شود و به طور خلاصه به معنای حقوق و تکالیفی است که در حضانت فرزند ذکر شده است.

    حضانت در واقع به معنای مراقبت از کودک است که جسمی، روحی، معنوی و مادی است.

    در قانون مدنی ایران، حضانت هم حق و هم تکلیف والدین است، یعنی پدر و مادر حق حضانت فرزندان خود را دارند، در حالی که مواظبت از فرزندان و رشد آنها وظیفه آنهاست. یک قدم بردار

    قوانین حضانت

    کودک به عنوان بی دفاع ترین فرد در یک جامعه به محیطی طبیعی و مناسب برای رشد و رفاه نیاز دارد. قرار گرفتن در این محیط که کنوانسیون حقوق کودک آن را خانواده نامیده است، حق طبیعی هر کودک است. زیرا نه تنها پناهگاه امنی برای او فراهم می کند، بلکه رشد فکری و شخصیتی او در شرایط بهتری شکل می گیرد و با احساسی به نام شادی مواجه می شود. بر این اساس برای حمایت از نهاد خانواده قوانینی در قوانین ایران در خصوص کودکان وضع شده است که از آن به عنوان قوانین حضانت کودک یاد می شود.

    قانون حضانت

    حضانت در لغت به معنای تربیت و مراقبت از کودک است. مواد 47-40 قانون جدید حمایت از خانواده و 1179-1168 قانون مدنی به وضوح در مورد مراقبت و تربیت کودک صحبت می کند. البته باید توجه داشت که حضانت بیشتر به تربیت بدنی کودک اختصاص دارد و برخی محدودیت های حضانت شامل تربیت اخلاقی او نمی شود.

    آیا می توان بدون طلاق مهریه گرفت؟

    طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران، سن بلوغ محدودیت سنی برای حضانت فرزند است. به طوری که حضانت طفل قبل از طلاق پدر و مادر بر عهده هر دو است مگر اینکه یکی از آنها از حضانت امتناع کند یا فوت کند و سن حضانت فرزندان برای دختر 9 سال و برای پسر 15 سال است. این بدان معناست که والدین یا هر شخصی که حضانت طفل به او سپرده شده است حق ندارند قبل از این سن از مسئولیت خود در قبال طفل صرف نظر کنند. حضانت فرزند معمولاً به عهده والدین است، مگر در مواردی که قانون برای یکی از والدین یا هر دوی آنها صلاحیت حضانت طفل را ندارد.

    وضعیت حضانت کودک به دو صورت بررسی می شود:

    حضانت فرزند پس از طلاق والدین

    در صورت جدایی والدین کودک از یکدیگر، اولویت نگهداری فرزند پسر و دختر تا سن 7 سالگی نزد مادر است و پس از 7 سالگی به طور معمول حضانت فرزند به پدر محول می شود، مگر اینکه والدین. در مورد حضانت اختلاف داشته باشند که در این صورت دادگاه در مورد حضانت کودک تصمیم می گیرد.

    آیا بارداری تفاوتی در طلاق دارد؟

    اگر پدر مشکلی داشته باشد (اعتیاد و ...) حضانت طفل حتی بعد از 7 سالگی به مادر واگذار می شود و این حکم تا زمانی که طفل به سن بلوغ نرسد به قوت خود باقی است. پس از آن فرزند می تواند تصمیم به ادامه زندگی با هر یک از والدین بگیرد و در هر صورت تامین مخارج او بر عهده پدر است.

    حضانت فرزند پس از طلاق توافقی

    قوانین طلاق و حضانت فرزند روشن است. طبق ماده 29 قانون حمایت خانواده، دادگاه پس از طلاق (هر نوع طلاق) باید در مورد حضانت طفل تصمیم گیری کند. اگر والدین متقاضی طلاق توافقی یک دختر زیر 9 سال و یک پسر زیر 15 سال داشته باشند، باید در مورد حق حضانت فرزند پس از طلاق، میزان حق ملاقات طرف مقابل نیز توافق کنند. ، مسئول نفقه و میزان نفقه.

    طبق قانون حمایت از خانواده، دادگاه باید مصلحت طفل را در تعیین حضانت پس از طلاق در نظر بگیرد.

    قوانین طلاق و حضانت فرزند، امکان حضانت فرزند را از مادری که مجدداً ازدواج می کند، سلب می کند و آن را به پدر برمی گرداند، اما در طلاق توافقی، زوجین می توانند در این مورد با یکدیگر توافق کنند.

    حضانت فرزند در صورت فوت والدین

    بدیهی است در صورت فوت یکی از والدین، حضانت طفل با پدر و مادر زنده است. یعنی حضانت طفل بعد از فوت پدر با مادر است مگر اینکه دادگاه پس از دادخواست ولی قهری اعطای حضانت طفل به مادر را مصلحت تشخیص ندهد.

    در صورتی که پدر و مادر هر دو فوت کرده باشند، حضانت طفل به عهده جد پدری و در صورت غیبت او به ترتیب ارث بر عهده نزدیکترین بستگان است.

    قانون جدید حضانت کودک

    طبق قانون مدنی مصوب 1314 ماده 1169 محدوده سنی حضانت طفل ذکور توسط مادر تا 2 سال بوده است. اما با تغییرات ایجاد شده و معرفی قانون جدید حضانت کودک تصویب شددر سال 2002 حضانت دختر و پسر تا سن 7 سالگی به مادر واگذار شد.

     

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:39 PM
    بازدید : 266
    برچسب‌ها :

     

    در این مطلب قصد داریم به بررسی انواع احکام قضایی و تعریف هر یک بپردازیم. بررسی این احکام به منظور افزایش سطح آگاهی کاربران انجام می شود تا افراد بتوانند در مواجهه با موارد مشابه وظایف خود را بشناسند و بهتر تصمیم بگیرند. البته مطالعه این مقاله نیازی به مشاوره با وکیل پایه یک دادگستری برای تصمیم گیری در مورد زمان اجرای حکم را برطرف نمی کند و همچنان به کاربران توصیه می کنیم در صورت صدور حکم قضایی، چه در دادگاه، از خدمات موسسه حقوقی استفاده کنند. پرونده ها یا در پرونده های جنایی. برای مشاوره معتبر است

    اما کاربران ایرانی آگاه و آگاه امروزی باید با انواع این احکام آشنا باشند. امروزه هر روزه پرونده های حقوقی و کیفری زیادی در محاکم قضایی بررسی می شود که همگی مشمول یکی از انواع احکام می باشند. تعریف هر یک از این احکام از نظر قانون متفاوت است. بسته به نوع مورد و البته نوع جمله، کاربر باید اقدامات مختلفی را برای خلاصی از آن انجام دهد. اینکه کدام یک از این احکام قابل بررسی است یا امکان اعتراض وجود دارد و این احکام چه مجازاتی را برای فرد تعیین می کند، مواردی است که در ادامه به بررسی دقیق آن ها می پردازیم.

    تعریف حکم قضایی

    قبل از اینکه با انواع قرار دادگاه آشنا شوید، ابتدا باید تعریف جامعی از خود حکم دادگاه را بررسی کنیم. به طور کلی تصمیم و نظری که در دادگاه برای محتوای پرونده و موضوع مورد رسیدگی صادر می شود، حکم اطلاق می شود. حکم یک اصطلاح حقوقی است که به نظر و تصمیم دادگاه برای یک پرونده حقوقی یا کیفری اطلاق می شود. تقسیم اقسام حکم بر اساس نوع اجرا و شرایط خود پرونده است. گاه لفظ دستور به نظر و تصمیم دادگاه نیز اطلاق می شود که تعریفی متفاوت از حکم دارد. در رأی صادره دستور دادگاه باید توسط طرفین اجرا شود و نظر دادگاه در مورد کلی یا جزئی بودن پرونده شما بوده است. در غیر این صورت نظر و تصمیم به اصطلاح دادگاه اعمال خواهد شد.

    حکم دادگاه ممکن است شما را مجبور به انجام کاری کند یا حتی شما را از انجام کاری کاملاً منع کند. لازم به ذکر است که حکم صادره از دادگاه باید مورد قبول و اجرا طرفین دعوا قرار گیرد. در غیر این صورت ممکن است در مقابل خود دادگاه مجرم شناخته شوید و به جرم بی احترامی به دادگاه و قضاوت محاکمه شوید. برای رهایی از این شرایط باید پس از صدور حکم نسبت به اجرای آن اقدام کرده و دعوی را حل و فصل کنید.

    انواع احکام دادگاه

    پس از تعریف و بیان پیش نیازهای لازم برای صدور حکم دادگاه، نوبت به بررسی انواع احکام دادگاه و بیان شرایط هر یک می رسد. البته یادآوری مجدد این نکته ضروری است که آشنایی با تعریف هر یک از انواع احکام قضایی، نیاز شما را به مراجعه به وکیل پایه یک دادگستری و مشورت با وی برای تصمیم گیری بهتر برطرف نمی کند. زیرا هر یک از این احکام مفاد و نکات زیادی پشت پرده دارد که با توجه به پرونده و مفاد آن فقط یک فرد مجرب و متخصص می تواند به شما بگوید.

    انواع طلاق و آثار آن را در ادامه مطلب بخوانید

    بنابراین بر اساس مندرجات این تعاریف تصمیم نگیرید و حتما مطالب پرونده خود را با یک فرد آگاه و متخصص در میان بگذارید. عدم دقت در چنین مواردی می تواند صدمات جبران ناپذیری به شما وارد کند. اما تصمیمات دادگاه ها در قالب آرای قضایی به 5 دسته کلی تقسیم می شوند. 1- اعلامی و ثابت 2- غیابی و فعلی 3- قطعی و غیر قطعی 4- قطعی و غیر قطعی 5- لازم الاجرا و غیرقابل اجرا احکام قضایی انواع مختلفی دارند که در ادامه قصد داریم هر یک را جداگانه تعریف کنیم و قوانین مربوط به هر کدام همچنین مرور کنیم

    حکم اعلامی و تأسیسی

    نام اعلامیه و فرمان تأسیس، تعریف روشنی برای این احکام است. در تصمیم دادگاه پس از رسیدگی کامل به پرونده و شکایت شاکی، وضعیت جدیدی ایجاد نمی کند. یعنی اگر برای تعیین تکلیف پرونده حقوقی به دادگاه مراجعه کرده اید و دادگاه در این زمینه حق شما را تشخیص می دهد، تصمیم خود را در قالب یک تصمیم قضایی به طرفین اعلام می کند و بر اجرای قانون تاکید می کند. عبارت. به این ترتیب چیز جدیدی به پرونده حقوقی قبلی اضافه نمی شود.

    از طرف دیگر، اگر حکم قضایی دادگاه، حکم جدیدی باشد و با شرایط اولیه حقوقی بین طرفین متفاوت باشد، به آن حکم قضایی ثابت می گویند. به همین دلیل از صدور حکم جدید به عنوان اصطلاح مستقر یاد می شود.

    البته ذکر این نکته نیز ضروری است که گاه تشخیص نوع حکم دادگاه چندان آسان نیست. به عنوان مثال، در پاراگراف های بعدی متوجه می شوید که یک حکم می تواند هر دو دفی باشد

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:39 PM
    بازدید : 316
    برچسب‌ها :

     

    مدعی مال دیگر در صورت احراز شرایط استعفا و تعهد به پرداخت مال در مقابل صاحب مال مسئول است. شخصی که از مسئولیت مال در قبال صاحب مال صرف نظر می کند در صورت وجود شرایط استرداد و الزام به پرداخت استرداد مسترد می شود. تحقق غیر مال مشروط است:

    اجازه مالک یا صاحب ملک

    اذن مالک، مشروع را از نامشروع و خصوصاً تسلط عدوانی بر مال دیگری (غصب) جدا می کند. استعفا به معنای مقرر در ماده 337 مختص مواردی است که مجری مجاز باشد و به قهری متوسل نشود و طبق ماده قانونی فوق تحقق ضمان ناشی از استعفا منوط به رضایت است. مالک مستعفی ملک از آن استفاده کرده است. این اجازه ممکن است صریح باشد، مثلاً مالک آپارتمان به درخواست یکی از آشنایان کلید آپارتمان خود را به او می دهد و با سکونت او موافقت می کند یا اذن صاحب ملک ضمنی باشد، مانند مالک باغ. خانواده باید استراحت کنند تا وارد باغ او شوند تا ببینند و مخالفت یا ممانعت نکنند.

    البته باید توجه داشت که علاوه بر اذن صریح یا ضمنی صاحب مال ممکن است برای استفاده دیگران نیز پیش بینی شود و این در واقع باید اذن صاحب مال تلقی شود. گویی صاحب باغ برای اسکان موقت مسافران در منطقه ای تخت و فرش تهیه می کند که در این صورت استفاده کننده از بستر آماده شده باید قصاص را بپردازد.

    نکته دیگر اینکه اگر مجری بدون اذن صریح یا ضمنی صاحب مال یا قائم مقام قانونی یا مأذون او، منفعت مال خود را بخواهد، این عمل غصب محسوب می شود و طبق تعریف غصب در قانون مدنی است. قانون .

    عمل استعفا به استعفا

    ظاهر ماده 337 مربوط به موردی است که مجری از مالک اذن بگیرد و مال او را بر اساس آن بگیرد. در تعهد ناشی از انصراف، بر خلاف عقد اجاره، پس از بهره مندی از مال، پرداخت اجرت المثل بر عهده شخص خواهد بود. بنابراین اگر شخصی برای سکونت در آپارتمان خود از صاحب ملک اجازه گرفته باشد ولی عملاً در آن سکونت نداشته باشد و منفعتی نداشته باشد، مسئولیت قصاص نخواهد داشت اما در صورت اجاره همان آپارتمان. قرارداد بین مالک و مستاجر در صورت تصرف مستاجر در آپارتمان اعم از اینکه مستاجر از آپارتمان اجاره ای استفاده کند و یا آن را تخلیه کند باید اجاره بها را به موجر پرداخت کند.

    ثواب مال داشتن مرسوم است

    استفاده از مال غیر از نظر اجاره مرسوم است و کمتر منفعت مجانی محسوب می شود. اما اگر ثواب عرفی برای آن منفعت نباشد، مثلاً موجر برای رفع خستگی رهگذر خسته بر سکوی در بنشیند، مالک نمی تواند اجرتی مطالبه کند و ذینفع ملزم به پرداخت اجرت متعارف نیست. . از نظر عرف شرط پرداخت استعفا شرط مستقلی برای ایفای مسئولیت ناشی از استعفا نیست و این اصل را عدم استعفا می دانند و استدلال شده است که در حکم عرف تاکید نشده است. اگر مجری آزاد باشد، ملزم به پرداخت ضرب المثل است. اما اگر عرف حکم به بلاعوض بودن حکم کند، حکم عرف دلیل بر عدم صلاحیت صاحب مال محسوب می شود و وصی از شهادت معاف می شود.

    اجازه انتفاع رایگان تا زمانی که صاحب مال از اذن مجانی خود رجوع نکرده باشد معتبر است، لذا از زمانی که صاحب مال از اذن مجانی انصراف دهد، وصی باید حق انصراف از مال را بپردازد. دیگری، اما قبل از اینکه مالک از اذن مجانی که داده است عدول کند، مجری مکلف به پرداخت اجاره نیست.

    اجازه استعفا رایگان نیست

    همان گونه که از قسمت اخیر ماده 337 قانون مدنی استنباط می شود، اصولاً جواز انتفاع رایگان نیست و هرکس به اذن صریح یا ضمنی مالک از مال دیگری منتفع شود باید هزینه مقتضی را بپردازد. و در مواردی که از اذن استفاده می شود، به طور صریح یا ضمنی آزاد است. تکلیف پرداخت قصاص بر عهده مدعی نیست. هر چند صاحبش پشیمان است. علاوه بر مجوز استفاده، رایگان بودن آن نیز قابل درک نیست.

    حق انتفاع آزاد است که خلاف ظواهر است و باید ثابت شود و چون این ادعا خلاف اصل است باید برای اثبات ادعای خود و ارائه دلیل از مراجع قضایی استفاده کند. در لحن ماده 337 است که یک جنبه استثنایی است. به خوبی استنباط می شود، زیرا پس از بیان حق مالک در دریافت ثواب، در متن ماده آمده است

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:38 PM
    بازدید : 290
    برچسب‌ها :

     

    رویه در لغت به معنای نظر، اندیشیدن در امور، تفکر و تدبر در کار و اندیشه و قضا در لغت به معنای حکم، انجام، گذشت و جواز است.

    آرای صادره در هیأت عمومی دیوان عدالت اعم از قانع کننده یا الزامی، رویه قضایی نامیده می شود.

    رویه قضایی به آن دسته از آرای دیوان عالی کشور اطلاق می شود که برای دادگاه های بدوی لازم الاتباع بوده و عدم رعایت آنها از سوی دادگاه های دادگستری موجب نقص رأی می شود.

    در سال 1328 برای تامین وحدت رویه قضایی قانونی در کمیسیون قوانین مجلس شورای ملی تصویب و اجرا شد که بسیار حائز اهمیت است.

    به موجب این قانون «در صورتی که در شعب دیوان عالی کشور برای موارد مشابه به تقاضای وزیر دادگستری یا رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور رویه های مختلفی اتخاذ شده باشد، هیأت عمومی. دیوان عالی کشور که در این پرونده با حضور حداقل سه چهارم آراء رؤسا و مستشاران دیوان عالی کشور تشکیل می‌شوند و موضوعات مختلف را بررسی و نسبت به آنها نظر می‌دهند.

    در این صورت نظر اکثریت هیأت مزبور در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها لازم الاتباع است و جز با نظر هیأت عمومی یا قانون قابل تغییر نیست.

    قضات محاکم دادگستری قوانین و مقررات را طبق نتیجه خود تفسیر و نسبت به موضوع پرونده رسیدگی لازم را انجام داده و نتیجه را به عنوان رأی اجرا و صادر و اعلام می کنند.

    در این رابطه بین قضات دادگاه های تالی و دیوان عالی کشور تفاوتی وجود ندارد.

    قضات دیوان عالی کشور نیز قوانین را به استنباطی که از آنها می‌کنند در مقام نقض و تأیید حکم مورد تعقیب تفسیر و اجرا می‌کنند.

    ضمناً هیچ یک از قضات حتی قضات دادگاه های عالی نمی توانند نظر قضایی خود را بر قضات سایر دادگاه ها تحمیل کرده و آنها را ملزم به پیروی از نظر و قضاوت خود کنند.

    بنابراین با توجه به مختار بودن قضات در استنباط از قانون و اتخاذ نظر قضایی، همواره امکان استنباط متفاوت از یک متن وجود دارد که پیامد آن صدور آراء «متفاوت» در «مشابه» است. موارد تداوم این اختلاف نظر و صدور آرای مخالف در موارد مشابه مردم را در تشخیص حقوق و تکالیف خود با مشکل جدی مواجه خواهد کرد. لذا قانونگذار هیأت عمومی وحدت رویه قضایی را پیش بینی کرده است تا در صورت صدور آراء مختلف در موارد مشابه اعم از حقوقی، کیفری و مدنی بر اساس قوانین موضوع در هیأت عمومی مطرح شود. دیوان عالی کشور و موضوع مورد اختلاف مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در این خصوص باید نظر واحدی اتخاذ و اعلام شود. بدین ترتیب رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل کشور موظفند به هر نحوی که از این موضوع مطلع شدند نظر هیأت عمومی را درخواست کنند. این آگاهی ممکن است از طریق قضات دیوان عالی کشور یا دادگاه صورت گیرد که می توانند با ذکر دلایل از طریق رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور نظر هیأت عمومی را در خصوص موضوع درخواست کنند. کشور. به منظور ایجاد وحدت رویه قضایی، هیأت عمومی دیوان عالی کشور با ترکیب کامل حداقل سه چهارم رؤسا و مستشاران و معاونان کلیه شعب دیوان مزبور به ریاست رئیس جمهور تشکیل می شود. دادگاه یا قائم مقام او و با حضور دادستان کل کشور یا نماینده وی تا رفع اختلاف. بررسی کنید و تصمیم نهایی را بگیرید. آرای وحدت رویه قضایی نسبت به آرای قطعی بلااثر بوده ولی در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها لازم الاتباع است.

    آراء وحدت رویه قضایی در صورت مخالفت با شرع (غیر شرع) برای کلیه شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها لازم الاتباع است.

    تبیین و تفسیر قوانین عادی طبق اصل 73 قانون اساسی در صلاحیت شورای اسلامی است.

    مفاد این اصل مانع از تفسیری نیست که قضات در مقام تشخیص حقوق از قوانین ارائه می کنند.

    در واقع دیوان عالی کشور در مقام ایجاد وحدت رویه قضایی، تفسیر قضایی از قوانین دارد نه تفسیر حقوقی.

    اگر اصطلاح رویه قضایی بدون قید و شرط و به طور مطلق به کار رود، به معنای مجموع آراء قضایی است، اما در جایی که دادگاه ها یا گروهی از آنها در یک موضوع حقوقی، همین روش را اتخاذ کنند، به معنای خاص آن استعمال می شود. و نظرات در مورد آن موضوع بسیار تکرار می شودمی توان گفت هر وقت آن دادگاه ها با دعوی مواجه شوند همان تصمیم را خواهند گرفت.

    آرای وحدت قضایی

    هرگاه در شعب دیوان عالی کشور یا هر یک از دادگاهها نسبت به موارد مشابه حقوقی، جزایی یا خودسری آراء متفاوتی بر اساس قوانین صادر شود، رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور به نحوی که می داند برای ایجاد رویکرد واحد موظف است نظر هیأت عمومی دیوان عالی کشور را استعلام کند.

    همچنین هر یک از قضات دیوان عالی کشور یا دادگاه ها می توانند با ارائه دلیل از رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور نظر هیئت عمومی را در این خصوص جلب کنند.

    آراء هیأت عمومی دیوان عالی کشور نسبت به احکام قطعی بلااثر بوده و در موارد مشابه رعایت آن از سوی شعب دیوان عالی کشور و دادگاه ها ضروری است.

    آرای هیأت عمومی دیوان عالی کشور قابل تجدیدنظر خواهی نبوده و صرفاً قانوناً از درجه اعتبار ساقط می باشد.

    بر اساس ماده 43 قانون عرفی، دادستان دیوان عالی کشور به هر نحو که مهم و مؤثر باشد در صورت اطلاع از سوء استفاده محاکم از مواد قانون عرفی، نظر دادگاه را جویا می شود. هیأت عمومی دیوان عالی کشور به اطلاع وزارت دادگستری می رساند تا مراتب را به دادگاه ابلاغ و دادگاه ها موظفند به رأی مذکور اقدام نمایند.

    رأی هیأت عمومی در این مورد برای خود دیوان عالی کشور لازم الاجرا نیست و فقط دادگاه ها مکلف به رعایت آن هستند.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:38 PM
    بازدید : 328
    برچسب‌ها :

     

    عواقب شهادت کذب در دادگاه، شهادت کذب، بطلان حکم است و هر حکمی که بر این اساس صادر شود بلااثر است، در صورت محکومیت باید مسترد شود و در صورت عدم امکان، شهودی که شهادت کذب داده اند باید. پرداخت غرامت (خسارت).

    اگر شهادت در دادگاه و در مراجع رسمی داده شده باشد، این جرم جزو جرایم مطلق و عمدی است. بنابراین نمی‌توانیم فردی را که سهواً و به اشتباه سعی در بیان کذب آن در قالب شهادت داشته است، مشمول این مقاله بدانیم.

    شرایط و روش اثبات جرم شهادت دروغ:

    1- شهادت کذب باید در دادگاه انجام شود و شهادت خارج از دادگاه و مراجعی که دادگاه به آنها متوسل نمی شود مشمول حکم این ماده نمی باشد.

    2- شهادت دروغ باید در حضور مراجع رسمی باشد. بنابراین اگر شهادت دهنده صلاحیت شهادت را نداشته باشد، شهادت مشمول این ماده نمی شود.

    نظریه 7/3234 - 9/9/1379 معاونت حقوقی قوه قضائیه: بر اساس اطلاق و عموم ماده 650 قانون اسلامی، مراجع رسمی مختص مراجع قضایی نیست و لذا اگر شخصی مثلاً شهادت دروغ بدهد. در اداره ثبت احوال که شخص معینی مالک است فرزند فلانی نامیده شده است و این شهادت مؤثر در صدور شناسنامه مشمول ماده 654 قانون اسلامی خواهد بود.

    * در صورت پیگیری شهادت دروغ:

    اگر شهادت کذب در دادگاه صالح با حکم قطعی ثابت شود، چنین امری ( شهادت کذب ) موجب بطلان حکم می شود و هر حکمی که بر این اساس صادر شود باطل خواهد بود.

    ** لذا در صورت محکومیت باید مسترد شود و در صورت عدم امکان شهودی که شهادت کذب داده اند غرامت (خسارت) را بپردازند و در این خصوص ماده 650 قانون اسلام کاری ندارد. با موضوع جبران خسارت توسط شهود دروغین، همانطور که طبق قواعد عمومی مسئولیت مدنی، هر گاه کسی ضرری وارد کند باید جبران کند، در اینجا نیز شهود باید خسارت را جبران کنند.

    همچنین ماده 201 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مقرر می دارد:

    «در مواردی که دادگاه از شهود تقاضای شهادت یا اطلاع می‌کند و بعد معلوم می‌شود که شهادت کذب داده‌اند اعم از اینکه به نفع یکی از طرفین دعوی باشد یا ضرر آن، علاوه بر شهادت کذب، در صورتی که آنها شهادت کذب موجب خسارت می شود به پرداخت آن نیز محکوم می شوند.»

    * نتیجه شهادت دروغ: سوگند دروغ

    1- سه ماه و یک روز تا دو سال حبس یا جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار تا دوازده میلیون (ماده 650 قانون مجازات اسلامی).

    2- شهادت دروغ موجب بطلان حکم می شود و هر حکمی که بر این اساس صادر شود بلااثر است و در صورت احراز محکومیت مسترد می شود و در صورت عدم امکان شهودی که شهادت کذب داده اند باید غرامت (خسارت) را بپردازند.

    3- بر اساس قواعد عمومی مسئولیت مدنی، هر گاه کسی ضرری وارد کند، باید ضرر را جبران کند.

    4- در امور کیفری یکی از جهات فرجام خواهی جعلی بودن شهادت شهود است. عواقب دروغ گفتن به قرآن در دادگاه، شهادت کذب موجب بطلان حکم می شود و هر حکمی که بر این اساس صادر شود بی اثر است و در صورت محکومیت باید مسترد شود و در صورت عدم امکان، شهودی که شهادت کذب داده اند غرامت بپردازند. خسارت).

    5- اگر شاهد پس از ادای سوگند شهادت دروغ بدهد با احراز این موضوع برای دادگاه می توان سوگند و شهادت کذب را جمع آوری کرد. همچنین اگر شهادت کذب حدود، قصاص یا دیات باشد، حکم جمع جاری می شود.

    6- اگر دو نفر به علت قتل مانند ارتداد یا چهار نفر به علت رجم مانند زنا و بعد از اجرای حد یا قصاص شهادت دهند ثابت شود که شهادت دروغ داده اند. قاضی و عامل از طرف او که حد کرده یا او قصاص کرده است، ضامن نیستند، ولی قصاص بر شاهدان دروغین است. با رد آنها به دلیل اینکه شاهدان دروغین موجب ضرر شده اند و در اینجا علت آن آقو از مبشر است.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:37 PM
    بازدید : 342
    برچسب‌ها :

     

    انطباق چیست؟

    وکیل تمکین می گوید: با صدور خطبه عقد دائم، زن از حقوقی مانند نفقه برخوردار می شود و مرد مکلف به پرداخت این نفقه به زن است. اما برای اینکه زن این حق را داشته باشد و مرد این حقوق را بپردازد، شرایطی دارد که اطاعت زن از مرد ذکر شود.

    نکته: منظور از تمکین این است که زن موظف به رفع نیازهای زناشویی است که به آن تمکین خاص گفته می شود و حضور زن در خانه شوهر و زندگی او را تمکین عام می گویند. شکایت نافرمانی چه زمانی اتفاق می افتد؟ ?

    شکایت از نافرمانی زمانی اتفاق می افتد که زن از انجام وظایف خود امتناع کند. همانطور که گفته شد به محض وقوع عقد دائم، رابطه بین زوجین برقرار می شود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل یکدیگر برقرار می شود. از جمله وظایفی که زن در قبال شوهر دارد وفاداری، پایبندی به زندگی زناشویی، اطاعت از شوهر، داشتن رابطه جنسی، حسن خلق و زندگی در خانه ای است که مرد تعیین می کند. اگر زن بدون دلیل و عذر قانونی به وظایف قانونی خود عمل نکند، تمکین می کند و مرد می تواند از زن شکایت کند و در دادگاه او را زن خطاب کند.

    پرستار کیست و به چه کسی پرستار می گویند؟

    به زن گفته می شود که حقوق واجب و تکالیف شرعی در قبال شوهر را رعایت نمی کند و از شوهرش اطاعت و اطاعت نمی کند و از اطاعت عام و خاص سرپیچی می کند. لازم به ذکر است که در مقابل زن بدجنس، مرد بدجنسی نیز قرار می گیرد که گفته می شود مردی است که نافرمانی می کند و از انجام وظایف زندگی مشترک خودداری می کند.

    شکایت نافرمانی چه زمانی اتفاق می افتد؟

    وکیل خانواده می گوید: اگر زن بداخلاق باشد، مرد می تواند او را از بین ببرد. با مشورت می تواند در صورت عدم امکان نفقه خود را متوقف کند و در صورت بی فایده بودن به دادگاه شکایت کند. اگر زن مبتلا به این بیماری تشخیص داده شود، می تواند دوباره ازدواج کند.

    شکایت عدم انطباق در چه مواردی اعمال می شود؟

    شکایت مرد از نافرمانی زمانی اتفاق می افتد که زن یکی از اعمال زیر را انجام دهد.

    خروج از منزل بدون اذن شوهر: یکی از موارد اقامت، اقامت در منزل دائمی زوج است، یعنی زوجه برای دریافت نفقه باید در منزل زوج سکونت داشته باشد، به استثنای یک مورد و اینکه خود عقد مقرر داشته باشد. یک شرط دیگر از همسری که آرام آرام در خانه دیگری زندگی می کند

    نکته: لازم به ذکر است که اگر زن در خانه شوهر احساس ناامنی کرد و جسم و روح او در خطر بود می تواند در خانه دیگری سکونت کند و در این موارد نفقه به او تعلق می گیرد. اگر در غیر این صورت از خانه خارج شود، مرد می تواند از زن به دلیل عدم تمکین شکایت کند. البته اگر زن برای ادای فریضه شرعی مجبور به مسافرت شود و از شوهرش اجازه نگیرد، زن فاحشه محسوب نمی شود و مرد موظف به ادامه نفقه است.

    ترک روابط زناشویی بدون عذر موجه: یکی دیگر از موارد اطاعت زن از مرد، حسن معاشرت با شوهر و داشتن رابطه جنسی است که به تمکین خاص معروف است. زنی که بدون دلیل موجه از اطاعت امتناع می کند، از نافرمانی مرد شکایت می کند و زن را فاسق می نامند. در این صورت علاوه بر اینکه مرد از پرداخت نفقه معاف می شود، می تواند شکایت عدم تمکین کند و از دادگاه اجازه ازدواج مجدد بخواهد.

    نکته: وکیل مودت می گوید: البته اثبات این عدم تمکین بسیار مشکل است و می توان گفت تقریباً غیرممکن است زیرا این امر خصوصی بین زن و شوهر است و تنها در صورت اقرار خود زن قابل اثبات است. . وظایف زناشویی را انجام نمی دهد. البته اگر زنی به دلایل شرعی یا مسائل پزشکی نتواند تمکین کند، فاحشه محسوب نمی شود و نفقه او بر عهده شوهرش است.

    سکونت بدون دلیل قانونی در محلی غیر از منزل مشترک: اگر زنی بدون دلیل موجه و قانونی و بدون رضایت شوهر از خانه خارج شود و در خانه دیگری حتی در خانه پدر و مادرش اقامت کند، مرد می تواند از این کار خودداری کند. بنابراین. نفقه او را بدهد، او آن را پرداخت نمی کند و حتی می تواند از زن به دلیل عدم تمکین شکایت کند.

    انتخاب شغل غیراخلاقی: در صورت انتخاب شغل غیراخلاقی از سوی زن، از موارد دیگر عدم مشروعیت است و مرد می تواند از پرداخت نفقه خودداری کرده و شکایت عدم تمکین خود را در دادگاه مطرح کند.

    نتیجه نافرمانی چیست؟

    شکایت از عدم تمکین مرد زمانی اتفاق می افتد که زن از وظایف زناشویی خود سرپیچی کند و تمکین خاص و عام را انجام ندهد. در این صورت مرد می تواند علیه زن در دادگاه محل سکونت اقامه دعوی کند. چنانچه مرد بتواند شکایت عدم تمکین خود را با دلیل ثابت کند، دادگاه احکام زیر را صادر می کند.

    زن مستحق نفقه نیست: در این شرایط مرد نمی تواند به زن نفقه بدهد و زن حق دریافت نفقه ندارد.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:17 PM
    بازدید : 250
    برچسب‌ها :

     

    دادخواست اثبات عدم تمکین که توسط مرد تنظیم و به دادگاه تقدیم می شود، موجب اقدام قانونی برای الزام زن به تمکین می شود. یعنی مرد می خواهد در دادگاه ثابت کند که همسرش معاند و معاند است و از دادگاه می خواهد زن را به زندگی مشترک در زمان صدور حکم محکوم کند. لذا در این مقاله به اختصار عنوان را برهان عدم تمکین مرد می نامیم. یعنی اثبات عدم تمکین زن که باید توسط مرد ثابت شود. اطاعت یعنی چه و چگونه به چند قسمت تقسیم می شود؟

    وکیل تمکین می گوید: معنای لغوی تمکین قدرت و سلطنت است. اما در اصطلاح به معنای اطاعت و اطاعت زن از مرد و انجام وظایف زناشویی توسط زن است. به همین دلیل نام این مقاله را برای اثبات نافرمانی مردان برای پاسخ به بسیاری از سوالات شما انتخاب کرده ایم. اطاعت به دو قسم عام و خاص تقسیم می شود. اطاعت خاص مربوط به امور جنسی است و زن باید با شوهر خود صمیمیت عادی داشته باشد و از آمیزش خودداری نکند مگر اینکه دلیل موجهی مانند عذر شرعی یا امراض جنسی و جنسی داشته باشد. البته این تنها وظیفه زنان نیست و مردان نیز باید نیازهای جنسی زنان را تامین کنند. بنابراین، تکلیف جنسی از وظایف مشترک زن و مرد است.

    مکین مرد در این دعوا، مرد می خواهد عدم تمکین خود را به همسرش ثابت کند، اثبات عدم تمکین خاص بسیار مشکل و گاهی غیر ممکن است. زیرا کاملا خصوصی است و دادگاه ها صلاحیت ایجاد آن را ندارند. و اگر زن در خانه مشترک زندگی کند، اطاعت خاصی هم انجام می دهد. اطاعت عمومی مربوط به وظایف عمومی زنان و انجام این وظایف توسط زنان است; مانند بودن در منزل مشترک و خارج نشدن از منزل و مواردی از این قبیل که در زمره تمکین کلی قرار می گیرد.

    نکته: وقتی صحبت از اطاعت به میان می آید، اذهان عمومی بیشتر درگیر انجام وظایف زنانه است. در حالی که اطاعت در مورد مردان نیز صدق می کند و مردان نسبت به زنان وظایفی دارند.

    به کی میگن شیطون؟

    نقطه مقابل اطاعت عجز است و زنی که از شوهرش سرپیچی کند نالایق می گویند. در اصطلاح حقوقی، زن نافرمان زنی است که از دستورات و خواسته های معقول شوهرش پیروی نکند. بنابراین در صورت اثبات عدم تمکین زوج، زوج عملاً عدم صلاحیت زوجه را ثابت می کند.

    دادخواست عدم تمکین مرد چیست؟

    این وکیل دادگستری در دعاوی خانوادگی می گوید: زن با اقامه خطبه عقد دائم مکلف به انجام وظایفی است که شرع و عرف و شرع بر عهده او گذاشته و در این زمینه باید به آنها عمل کند. اما اگر زن به دلایل ناموجه از وظایف خود سرپیچی کند، مرد می تواند از عدم تمکین او شکایت کند. یعنی ثبت دادخواست عدم تمکین زن.

    جلسه تمکین چه زمانی در دادگاه برگزار می شود؟

    وقتی مردی به دلیل عدم تمکین همسرش از طریق مراجع قضایی دادخواست عدم تمکین می کند، زن موظف است در مهلت مقرر به خانه برگردد و به زندگی خود بازگردد. اما اگر قصد بازگشت نداشته باشد، دادگاه انطباق تشکیل می شود و زن می تواند دلایل عدم تمکین خود را در این دادگاه مطرح کند. حال سؤالی که مطرح می شود این است که در دادگاه معاند چه باید گفت؟ این سوالی است که بعداً به آن خواهیم پرداخت.

    دفاع در دعوی برای اثبات عدم تمکین مرد

    وکیل تمکین می گوید: در دادگاه تمکین مردی از خروج همسرش از خانه و عدم حضور زن در خانه مشترک شکایت می کند. و دوست دارد همسرش با هم به زندگی و خانه بازگردند. اما زن ممکن است به درخواست مرد پاسخ ندهد و بنا به دلایل خود قصد مشترکی برای بازگشت به خانه نداشته باشد. بنابراین زن باید در دادگاه تسلیم حاضر شود و دلایل عدم تمکین خود را به دادگاه مطیع بگوید تا دادگاه تشخیص دهد که آیا این دلایل موجه است یا خیر.

    نکته: از دلایل ارائه شده توسط زن در جلسه رسیدگی به موضوع اثبات عدم تمکین مرد می توان به بداخلاقی مرد، خیانت های مرد، بی احترامی به زن، اعتیاد و استعمال مواد مخدر، ناامنی جسمی و جانی و ... اشاره کرد. به گونه ای که باعث شده زنان از ترس ناموس و پول و آبرو خانه را ترک کنند.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:17 PM
    بازدید : 189
    برچسب‌ها :


    ماهیت جرایم جنسی ناشی از تجاوز و بی میلی جنسی

     


    وکیل روابط نامشروع در پاسخ به این سوال که آیا جرایم مذکور در زمره جرایم منافی عفت و اخلاق عمومی قرار می گیرد یا در زمره جرایم علیه افراد قرار می گیرد، بیان می کند: جرایم جنسی ناشی از تجاوز جنسی و اکراه هر دو هستند. عمومی و جنبه کلی دارد. از آنجایی که علیه قربانی است، در زمره جرایم غیر اخلاقی قرار می گیرد.

    این وکیل تجاوز جنسی در خصوص مجازات زنا یا تجاوز به عنف بر اساس قانون مجازات اسلامی بیان می کند: قانون مجازات اسلامی ارتکاب تجاوز به عنف با اکراه یا اکراه را دلیل اعدام زنا با اکراه دانسته است. (سند ترجمه شده بند 14 قانون)

    این وکیل تجاوز جنسی درباره مجازات سایر جرایم جنسی مانند زنا، زنا و تفخیذ می گوید: قانون مجازات اسلامی بین مرتکب و مرتکب که بدون اکراه، اجبار و خشونت و با رضایت دادگاه مرتکب چنین اعمالی شده است، تفاوتی قائل نشده است. طرف مقابل و همان مجازات اعمال می شود. وکیل تجاوز جنسی و جنایات جنسی در قانون انگلستان

    این وکیل تجاوز جنسی، بخشی از قانون بریتانیا در مورد اجبار و تجاوز جنسی در جرایم جنسی را توضیح می دهد: بر اساس قوانین کیفری انگلستان، کودکان زیر 16 سال هرگز نمی توانند با افراد بالای هجده سال رابطه جنسی داشته باشند. وکیل تجاوز جنسی ادامه می دهد: همچنین کودکان زیر 2 سال از داشتن رابطه جنسی با کسی خوشحال نیستند. بنابراین به نظر می رسد که مرتکب جرایم جنسی همواره در این موارد مجرم شناخته می شود.

    آیا تجاوز جنسی در خواب، مستی و بیهوشی اتفاق می افتد؟

    وکیل پرونده تجاوز به عنف برابر تبصره 2 ماده 24 می گوید: اعطای دختر صغیر اعم از ربودن، تهدید یا ارعاب زن حتی اگر موجب تسلیم او شود نیز حکم فوق است.

    وکیل تجاوز به عنف به اختصار نکات مندرج در کتب دکترین حقوقی را به شرح زیر بیان می کند:

    1- نارضایتی یعنی ارضای واقعی به حدی مخدوش شود که اگر زن خواب، بیهوش یا مست باشد، به مرد اجازه نمی دهد.

    2- خوب است بدانید که فریب زن بالغ نیز ممکن است و این انتقاد است که زن متوفی فریب دختر نابالغ را بیان کرده است.

    2- پس از ربوده شدن، در صورتی که عمل جنسی از روی اختیار انجام شده باشد، شیء زن محسوب نمی شود و دیگر خشونت و اکراهی وجود نخواهد داشت.

    جازات جرم لواط حد لواط مرتکب صد ضربه شلاق است مگر اینکه مرتکب اکراه داشته باشد یا شرایط احسان را داشته باشد و مرتکب شناخته شود. وکیل تجاوز به عنف به بیان دیگر می گوید: اگر مرتکب جرم تجاوز به عنف، قربانی را به تجاوز به عنف وادار کرده باشد یا مرتکب جرم تجاوز به عنف مردی باشد که همسر دائمی داشته باشد، مجازات او اعدام است.

     

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:16 PM
    بازدید : 237
    برچسب‌ها :

     

    رابطه نامشروع به معنای رابطه خلاف شرع است و دو معنای عام و خاص دارد. رابطه نامشروع در معنای عام، هر رابطه ای است که در شرع به طور کلی مجاز نباشد. اما رابطه نامشروع به معنای خاص هر نوع رابطه اعم از جنسی، جسمی، غیرجنسی و غیر جسمی زن و مرد، پیوند زناشویی ندارد و این روابط حرام و قابل مجازات است.

    قوانین زنا

    رابطه نامشروع در مقابل رابطه مشروع است و به معنای رابطه زن و مرد نامشروعی است که حدود شرعی و شرعی را رد کرده و خارج از حد تعیین شده با یکدیگر رابطه برقرار کرده اند. در قانون ایران، طبق ماده 637 قانون مجازات اسلامی، جرم رابطه نامشروع این گونه تعریف شده است: «مادامی که زن و مردی که با یکدیگر ازدواج نکرده اند، مرتکب روابط نامشروع یا اعمال خلاف حیا می شوند. نسبت به زنا، مانند بوسیدن یا در آغوش گرفتن، گناهکارند.»

    منظور از پیوند زناشویی این است که زن و مردی که به سن بلوغ رسیده اند تنها در صورتی می توانند رابطه برقرار کنند که با قرائت صیغه این رابطه مشروعیت پیدا کند و در نتیجه کلیه روابطی که خارج از پیوند زناشویی است غیر قانونی است. . اگر هم باشد مشمول مجازات جرم رابطه نامشروع است.

    حکم رابطه نامشروع

    رابطه نامشروع از نظر کیفری آثاری دارد و اگر معنای عام آن را در نظر بگیریم از نظر حقوق شهروندی نیز آثاری دارد. ماده 637 ق.م.ا از روابط نامشروع غیر از زنا و زنا یاد می کند و زنا و زنا در قسمت زنا مورد بررسی قرار گرفته است. در قانون مدنی در ماده 1056 به زنا و در برخی مواد دیگر به زنا و آثار حقوقی آن اشاره شده است و به همین دلیل روشن است که جرم رابطه نامشروع از موارد مختلف قابل بررسی است. جهات و در نتیجه احکام رابطه نامشروع نیز حسب مورد متفاوت خواهد بود.

    ماهیت جرم زنا؛ آیا شکایت از رابطه زنای محصنه قابل گذشت است؟

    رابطه نامشروع توسط قانونگذار جرم تلقی شده و جرم تلقی شده و برای آن مجازات در نظر گرفته شده است. رابطه نامشروع یکی از جرایم منافی عفت است و نیاز به شکایت شاکی خصوصی ندارد. به عبارت دیگر رابطه نامشروع جرمی غیرقابل گذشت است زیرا نظم و امنیت جامعه را مختل می کند و اگر شاکی خصوصی وجود نداشته باشد یا شاکی از شکایت خود صرف نظر کند، تأثیری در مجازات مجرم و مجازات مجرم ندارد. فرد ناپدید نمی شود

    آیا زنا فقط زنا است؟

    بدیهی است که زنا یکی از روابط نامشروع است، اما هر رابطه ای نامشروع نیست. به بیان ساده تر، در تحقق جرم زنای محصنه، شرط اصلی برقراری رابطه جنسی بین زن و مرد مجرد به میزان مقرر در قانون است. اما در جرم رابطه نامشروع الزاماً رابطه جنسی احراز نمی شود و یا میزان نزاع برای احراز عنوان زنا کافی نیست. ماده 637 قانون مجازات اسلامی مصوب 1391 جرم زنا را تعریف و مجازات آن را مشخص کرده است.

    انواع رابطه نامشروع در حقوق

    ماده 637 قانون مجازات اسلامی رابطه نامشروع را چنین تعریف می کند: «هرگاه زن و مردی که ازدواج نکرده اند مرتکب رابطه نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا شوند، مانند تقبیل (بوسیدن) یا دجاجه. و با هم خوابیدن) به 99 ضربه شلاق محکوم می شوند و در صورت قهر (زور و اکراه) و اکراه فقط اکراه کننده مجازات می شود.

    بنابراین، اگر زن و مرد با یکدیگر محرم نباشند (اعم از ازدواج دائم یا موقت) و به دلیل انجام کارهای منافی عفت و درگیر بودن، اعمالی مانند بوسیدن یکدیگر، گاهی دست در دست گرفتن، با هم خوابیدن و مانند آن را انجام دهند. تعارض با عفت ، نظم، منفعت و مصلحت جامعه مجازات می شود. اگر یکی از طرفین رابطه نامشروع مجبور به عملی شود و به زور و اکراه آن را به گونه ای انجام دهد که خارج از اراده و رضایت او باشد، جرم متوجه او نمی شود و فقط اجبار کننده مجازات می شود.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:16 PM
    بازدید : 237
    برچسب‌ها :

    وکیل توهین می گوید: توهین جرمی است که آبروی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد و به حیثیت افراد توجه می کند. با افزایش روابط واقعی یا مجازی، جرم توهین نیز افزایش یافته است. برای اثبات جرم توهین ابتدا باید مطمئن شد که عمل مورد بحث توهین محسوب می شود یا خیر.

    توهین می تواند به هر شکلی و با هر وسیله ای اتفاق بیفتد. در قالب گفتار، رفتار، نوشتار و حتی با حرکات دست و چشم. توهین حتی می تواند از طریق پیامک، ایمیل یا تماس باشد.

    فحاشی یا استفاده از الفاظ رکیک قطعا توهین محسوب می شود اما گاهی برخی از رفتارها را می توان با توجه به شرایط اجتماعی توهین تلقی کرد. مانند تف کردن به کسی، زبان درآوردن، هل دادن، برداشتن کلاه یا شال گردن و ... توهین محسوب می شود. جرم توهین چگونه ثابت می شود؟

    بر اساس قانون مجازات اسلامی اثبات جرم توهین از طریق اقرار، شهادت، علم قاضی، قسامه و سوگند صورت می گیرد. جرم توهین یک جرم کیفری است و می توان از روش های فوق برای اثبات جرم توهین استفاده کرد.

    یکی از مهمترین مواردی که به اثبات جرم توهین کمک می کند، شهادت شهودی است که در صحنه حضور داشتند. در صورتی که در زمان وقوع جرم توهین افرادی حضور داشته باشند که با اطمینان کامل در دادگاه اتفاقات رخ داده را به قاضی بازگو کنند، می توان از شهادت آنها برای اثبات جرم توهین و فحاشی استفاده کرد. جرم توهین با شهادت دو نفر عاقل ثابت می شود.

    وکیل جرم توهین ادامه می دهد: علم قاضی یکی دیگر از عوامل موثر در اثبات جرم است. زیرا قاضی دادگاه با ملاحظه مستندات و بررسی شرایط وقوع می تواند جرم توهین را اثبات کند. برای افزایش دانش قاضی می توان از اسناد محکمه پسند مانند تحقیقات محلی، اظهارات افراد مطلع و گزارش ضابطان استفاده کرد.

    در موضوع اقرار، روشن است که به ندرت پیش می آید که فردی اقرار کند که به دیگری توهین کرده است. اما اگر این اتفاق بیفتد، فرد خاطی با توجه به نوع توهین و شخصیت فرد متخلف مجازات می شود. فیلم ها، عکس ها، صدا، پیام های متنی، چت ها، اسکرین شات ها و غیره دلایل قطعی نیستند. اما می توان آنها را به عنوان آمار (کمک به افزایش دانش قاضی) به دادگاه ارائه کرد تا جرم توهین سریعتر و آسانتر ثابت شود.

    آیا با استفاده از صدای ضبط شده می توان جرم توهین را اثبات کرد؟

    اثبات جرم با استفاده از صدا و تصویر ضبط شده تقریبا غیرممکن است. معمولاً در جلسات دادگاه استفاده از ضبط و استناد صوتی و تصویری قابل قبول نیست و نمی توان در چنین موردی دلیل تلقی شود. اما از این موارد می توان به عنوان آمار و نشانه برای کمک به قاضی استفاده کرد و در صورت اصل بودن فیلم یا صوت مورد رسیدگی دادگاه قرار می گیرد. اما استقلال به تنهایی نمی تواند کافی باشد.

    رویه دادگاه ها و دادسراها در این مورد چگونه است؟

    بر اساس گزارش مأموران، بر اساس قانون آیین دادرسی کیفری، دلایل اثبات جرم اقرار متهم، شهادت شهود و شهود شاهد جرم ارتکابی توسط متهم است. قوه قضائیه اعم از نیروی انتظامی و ضابطان انتظامی و سایر ضابطین تعیین شده توسط قانون، رسیدگی محلی و ارجاع به کارشناسان و در نهایت سوگند. با این حساب در هیچ بخشی از قانون ضبط صوت و تصویر دلیلی برای اثبات جرم توهین ذکر نشده است.

    اما اگر فردی به دلایل ذکر شده متهم به توهین شود، می توان از صوت و تصویر ضبط شده به عنوان کمک استفاده کرد. البته باید توجه داشت که اگر فردی که توهین کرده اعتراف کند که صدای ضبط شده متعلق به خودش است، صدای ضبط شده می تواند دلیلی بر اثبات جرم توهین باشد.

    توجه: با توجه به پیشرفت تکنولوژی و ظهور گوشی های موبایل با قابلیت های بالا و پیشرفت در زمینه دانش کامپیوتر و پدیده فتوشاپ و انتقال تصاویر، فیلم ها و افراد، افراد به راحتی می توانند صدا یا فیلم جعلی ایجاد کنند. و علیه شخص در دادگاه. به همین دلیل ارزش و اعتبار صدا و تصویر ضبط شده بسیار پایین است.

    برای اثبات این جرم چگونه باید مدرک ارائه کنیم؟

    اثبات جرم توهین باید همراه با دلایل مندرج در متن قانون باشد. برای ارائه این استدلال ها می توانیم از روش های زیر استفاده کنیم.

    در صورتی که مدارک شاکی شامل متن پیامک باشد. پس از طرح شکایت، پرونده به دادگاه محل وقوع جرم ارجاع می شود. اما اگر هتک حیثیت در فضای مجازی صورت گرفته باشد، پرونده به دادگاه جرایم سایبری ارجاع می شود.

    در صورتی که ارتکاب جرم از طریق پیامک یا فضای مجازی صورت گرفته باشد، استعلام از طریق تلفن همراه نیز انجام شود. داشتن عکس از متن پیام ها در تلفن همراه و ذخیره پیام ها.

    اگر وجود دارد

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:15 PM
    بازدید : 311
    برچسب‌ها :

     

    مطابق ماده 221 قانون مجازات اسلامی، زنا، آمیزش جنسی بین زن و مردی است که ازدواج نکرده و مشکوک به آن نباشد.

    همچنین در تبصره اول این ماده ذکر شده است که دخول در زنا شرط است و در صورت عدم تحقق جرم زنا محقق نمی شود. یکی از اقسام زنا که موجب افزایش مجازات زنا می شود، زنا است. مجازات این نوع زنا منجر به محرومیت از زندگی می شود، به همین دلیل وجود وکیل زناکار در این گونه موارد ضروری است. زنا در فقه اسلامی به معنای رابطه نامشروع با زن شوهردار یا مرد متاهل است. در ماده 226 قانون مجازات اسلامی، اسب نر و ماده به شرح زیر تعریف شده است:

    اسب در هر یک از مردان و زنان به صورت زیر تحقق می یابد:

    الف ـ اسب مرد کسی است که همسر دائمی و بالغ داشته باشد و در حالی که بالغ و عاقل بوده در دوران بلوغ از طریق قبولی با او همبستر شده و هر وقت بخواهد از طریق قبول با او همبستر شده است.

    ب- میل جنسی زن این است که شوهر دائمی و بالغ داشته باشد و در عین حال که بالغ و عاقل است از طریق قبول با او همبستر شود و از طریق قبول امکان همبستر شدن با شوهر را داشته باشد.

    طبق ماده فوق، اسب داشتن همسر همراه با وجود روابط جنسی بین زوجین است.

    تبصره: طبق ماده 227 قانون مجازات اسلامی، اموری از قبیل مسافرت، حبس، حیض، زایمان، بیماری‌هایی که مانع از نزدیکی می‌شود یا بیماری‌هایی که برای طرف مقابل ایجاد خطر می‌کند از قبیل ایدز و سیفلیس، زوجین را از احسان خارج می‌کند.

    پس در واقع زنا رابطه غیر قانونی مرد متاهل (یا بدون زن) با زن متاهل (یا بدون شوهر) است به نحوی که در زمان عقد حداقل یکی از طرفین در احسان باشد. . اگر هر دو بی گناه باشند هر دو مرتکب زنا می شوند و اگر یکی از طرفین متاهل باشد فقط آن شخص مرتکب جرم مذکور می شود. با توجه به پیچیدگی این دسته از جرایم، نیاز شدیدی به وکیل زنا وجود دارد. در جرم مذکور برای ارتکاب احسان باید عقد دائم باشد و ازدواج موقت موجب تحقق جرم مذکور نمی شود. داشتن زوجه دائمی از شروط احسان است و ممکن است شخص با وجود داشتن زوجه در صورت زنا مرتکب زنا نشده باشد که در این صورت باید از طریق وکیل ثابت کند. مجازات زنا یکی از شدیدترین مجازات های قانون مجازات اسلامی است و به همین دلیل این موارد بسیار حساس است و برای دفاع از آنها نیاز به وکیل زنا است. همچنین از آنجایی که اثبات این جرایم نسبتاً دشوارتر است، در صورت وجود قصد اثبات این جرم، باید از طریق وکیل زنا با تجربه انجام شود. در ادامه به شرح مجازات جرم مذکور می پردازیم.

    وکیل زنا

    اثبات و مجازات زنا

    راه اثبات زنا نیز بر اساس حکم شرعی است. اگرچه زنا انواع مختلفی دارد، اما راه اثبات آن تقریباً یکسان است. راه اثبات زنا از طریق علم قاضی، شهادت شهود و اقرار خود مجرمان است. شما می توانید به هر یک از موارد فوق اعتراض کنید و تقاضای رسیدگی بیشتر کنید که بهتر است از طریق وکیل زانا محسنه انجام شود. منظور از علم قاضی این است که قاضی از طریقی غیر از اقرار و شهادت به ارتکاب زنا پی می برد. شهادت شهود یکی از مهمترین راههای اثبات زنا است. طبق قانون برای اثبات این جرم شهادت چهار مرد بالغ و عادل یا سه مرد و دو زن لازم است. همچنین اگر زانی به ارتکاب زنا اقرار کند این جرم نیز ثابت می شود. وکیل زنا می تواند به روش اثبات یا عدم دلیل اعتراض کند. گاهی افراد تمایل به گرفتن وکیل طلاق توافقی دارند و در این مورد می توانند با آوای وکیل و تیم تخصصی آن تماس بگیرند.

    دادگاه پس از اثبات، نسبت به اجرای مجازات جرم مذکور که در شرع از قبل تعیین شده است، اقدام می کند. زنای محصنه جرم محدودی است و مجازات آن در شرع تعیین شده است. زنا یکی از شدیدترین مجازات های قانون مجازات اسلامی است. مجازات زنا سنگسار است و این تنها جرمی است که مرتکبین را به سنگسار محکوم می کند. منظور از سنگسار، رجم مرتکبین است. نکته مهم در این مورد زمانی است که اجرای رجم به پیشنهاد دادگاه صالح امکان پذیر نباشد و در این موارد وکیل زنا می تواند نقش زیادی داشته باشد. در صورت عدم امکان سنگسار در صورت اثبات جرم به دلیل (شهادت) مجرم اعدام می شود و اگر دلیلی غیر از دلیل ثابت شود مجرم به 100 ضربه شلاق محکوم می شود.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:12 PM
    بازدید : 216
    برچسب‌ها :

     

    وکیل تمکین می گوید: نافرمانی زن در دنیای واقعی یعنی ترک خانه و زندگی مشترک. حالا در عالم حقوق باید این را ثابت کرد. یعنی وقتی به مرد دستور اطاعت از همسرش داده می شود در واقع نافرمانی و نافرمانی زن ثابت می شود. تصور غلطی که در بین افراد جامعه وجود دارد این است که اگر مرد در صورت الزام به تمکین برنده شود، دیگر مهریه به زن تعلق نمی گیرد. این تصور کاملاً اشتباه است. یعنی عدم تمکین زن مانع از دریافت مهریه نمی شود. با حکم عدم تمکین، زوجه همچنان مستحق مطالبه مهریه است. اگر زن از شوهر سرپیچی کند آیا حق مطالبه مهریه را دارد؟

    اثر تمکین از زوج این است که زن استحقاق مطالبه نفقه را ندارد. یعنی اگر زن از شوهر خود تمکین نکند، نمی توان از او نفقه خواست. یعنی در دعوای نفقه مرد می تواند در دفاع از خود اعلام کند که همسرش از او تمکین نمی کند تا مستحق نفقه شود. بنابراین طبق قانون رابطه عدم تمکین زوجه با مهریه به گونه ای است که حتی پس از دریافت حکم مبنی بر بیمار بودن زوجه، باز هم پرداخت مهریه بر عهده زوج است و باید توسط وی پرداخت شود.

    ادعای عدم تمکین زن توسط مرد باید در قالب دعوای متقابل برای اثبات عدم صلاحیت وی برای مطالبه نفقه مطرح شود. زیرا عدم تمکین زوجه باید ثابت شود و حکم مقتضی صادر شود. پس آنچه تاکنون ثابت شده عدم ارتباط عدم تمکین زن با مهریه اوست. یعنی حکم الزام زوجه به مطالبه نفقه اثر حقوقی دارد نه مطالبه مهریه.

    عواقب عدم رعایت مهریه توسط زن چیست؟

    همان طور که بررسی شد رابطه عدم تمکین زن با مهریه از نوع مخالف است یعنی بین آنها ضرورتی وجود ندارد. به عبارت دیگر عواقب عدم تمکین زوجه به مطالبه مهریه صفر است و مطالبه مهریه از طرف زوجه طبق قانون همچنان معتبر است. همچنین تصور غلط دیگری وجود دارد که با اثبات رابطه نامشروع مهریه به زن داده نمی شود. اثبات وجود رابطه نامشروع زن و مرد در پرونده کیفری مانع از استحقاق مهریه زن نیست. زیرا مبنای و علت حق مطالبه مهریه از نظر قانون مدنی دلیلی غیر از نداشتن رابطه نامشروع بوده است. به محض ازدواج زن با مالک و مالک، پرداخت آن بر عهده مرد است.

    رابطه عدم تمکین و طلاق چیست؟

    برای اینکه مرد زن خود را طلاق دهد، آیا ابتدا باید او را زناکار بداند؟ پاسخ قطعا خیر است. طلاق با اراده اتفاق می افتد. اراده و نیت انسان است. مرد می تواند هر زمان که بخواهد بدون دلیل، زن خود را طلاق دهد. به عبارت دیگر، همان طور که رابطه عدم تمکین زن با مهریه او متفاوت است، حکم نامشروع زن و طلاق او از مرد ارتباطی ندارد و این دو هیچ ربطی به هم ندارند و تأثیری در هر یک ندارند. دیگر. .

    نکته: وکیل تمکین می گوید: خوب است بدانید حکم الزام زوجه به تمکین و امتناع از اجرای این حکم موجب ازدواج مجدد زوجین می شود.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:12 PM
    بازدید : 258
    برچسب‌ها :

     

    گاهی اوقات هنگام استفاده از کارت های اعتباری خود با این گزینه مواجه می شوید: حساب شما مسدود شده است. پس از درخواست و پیگیری، هزینه پولشویی الکترونیکی از شما دریافت خواهد شد. این سوال برای شما پیش می آید که جرم پولشویی الکترونیکی چیست؟

    جرم پولشویی الکترونیکی استفاده از سیستم های الکترونیکی برای انتقال پول های به دست آمده غیرقانونی است، یعنی پول هایی که مجرمان در بانک ها سپرده گذاری کرده اند تا بتوانند از آن استفاده کنند. این وکیل پولشویی الکترونیکی می گوید: به عبارت دیگر مجرمان از پولی که (غیرقانونی و غیرقانونی) از طریق دستگاه های الکترونیکی (همان بانکداری الکترونیک) از کشوری به کشور دیگر به دست آورده اند استفاده می کنند و به صورت ظاهراً مشروع اقدام به تطهیر آن می کنند. انجام می دهند.

    در موارد مربوط به پولشویی الکترونیکی، با توجه به امنیت و حفاظت بیشتر از محیط بانکداری الکترونیک و همچنین مسائل مربوط به بخش خصوصی سازی و همچنین ارتکاب این قانون (ه.-پولشویی) با وجود خطرات موجود که قوانین ملی و بین المللی را نقض می کند. است. ارتکاب جرم پولشویی الکترونیکی نیز یک جرم بین المللی است.

    با گسترش علم و فناوری و ورود رایانه و اینترنت به زندگی بشر، نه تنها بر روند زندگی تأثیر گذاشت، بلکه تأثیرات گسترده ای بر جرم و جنایت داشت. اکثر جرایم از سنتی به مدرن تغییر کرده اند. یکی از این جرایم که می توان به آن اشاره کرد، جرم پولشویی الکترونیکی است. در این روش مجرمان از فضای مجازی برای ارتکاب سریعتر جرم استفاده می کنند.

    تشریفات ارتکاب جرم پولشویی الکترونیکی

    مراحل جرم پولشویی الکترونیکی با توجه به پیچیدگی ها و عواملی که منجر به تحقق این جرم می شود آورده شده است. دلیل آن وجود اصطلاحی به نام پولشویی یا پولشویی است. مجرمان پس از به دست آوردن پول زیاد، مخفیانه پول را در پوششی از ابهام به خارج از کشور منتقل می کنند که هدف اصلی همین است.

    یک وکیل متخصص در جرایم پولشویی در پرونده های مرتبط با پولشویی الکترونیکی می گوید: مجرمان تنها مجاز به انتقال 150 میلیون ریال به ارز داخلی (ایران) برای برداشت و انتقال وجه از طریق بانک ها و دستگاه های الکترونیکی هستند. و 10000 یورو در بانک جهانی است. مقادیر اضافی ممنوع است.

    این وکیل پولشویی الکترونیکی می گوید: مراحل وقوع جرم پولشویی الکترونیکی یا به عبارتی فرار از مبارزه با جرم پولشویی الکترونیکی مجرمان باید سه مرحله اصلی را طی کنند که به شرح زیر است:

    1- مرحله قرارگیری:

    این مرحله یعنی مقدار پولی که از طریق تجارت الکترونیکی یا خرید ملک یا ارز از طریق کارت هوشمند به دست می آید، بدون اینکه طرفین یکدیگر را ببینند یا بشناسند. انجام شده. این وکیل پولشویی می گوید: مجرمان در این مرحله مبالغ کلان آنها را شکسته و از کشور خارج می کنند.

    در این مرحله مجرمان برای فریب ماموران بین پول و منبع اصلی آن فاصله ایجاد می کنند. این وکیل پولشویی الکترونیکی در ادامه می گوید: مرحله لایه بندی در واقع مخفی شدن منبع پول است. به عنوان مثال گروهی از قاچاقچیان از حمل و نقل اسلحه و مهمات پول زیادی به دست آورده اند. در مرحله اول در موسسات سرمایه گذاری می شود. در مرحله بعد از طریق شعبه های زیرمجموعه در موسسه خرید و فروش می کنند که مثلا موسسه چند شعبه داشته باشد.

    نکته: لازم به ذکر است مرحله لایه بندی یکی از مهمترین مراحل جرم پولشویی الکترونیکی است.

    3- مرحله ادغام یا مرحله ادغام:

    این مرحله که آخرین مرحله است، جایی است که پول به صورت رسمی وارد سیستم می شود. به گونه ای که این روند گردش کاملا قانونی، پاک و مشروع بوده است. این مرحله می تواند به صورت خرید سهام یک شرکت معتبر و قانونی باشد

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:12 PM
    بازدید : 217
    برچسب‌ها :


    قانون تشدید مجازات اسیدپاشی و حمایت از قربانیان

     


    با توجه به نیاز جامعه و به منظور ایجاد رعب و وحشت بیشتر و ایجاد آثار بازدارنده از ارتکاب جرم اسیدپاشی، قانون تشدید مجازات در تاریخ 1397/08/01 به تصویب رسید. این مقاله به بررسی موردی مواد قانون می پردازد.

    ماده 1- هر کس عمداً با پاشیدن اسید یا هر نوع ترکیب شیمیایی دیگر با هر غلظتی موجب جنایت علیه جان، اعضاء یا منفعت شود، حسب مورد به درخواست مجنی علیه یا ولی دم قصاص می‌شود. در کتاب قصاص مقرر شده است. ، یک عضو یا منفعت محکوم است. بررسی ماده 1 در اظهارات وکیل کیفری

    وکیل پرونده جنایی متهم اسیدپاشی می گوید: بر اساس ماده مذکور، مرتکب این جنایت ویژگی خاصی ندارد و هرکسی می تواند مرتکب این جرم شود. همچنین ماده فیزیکی که ابزار ارتکاب این جرم محسوب می شود، شامل هر نوع ماده و ترکیب شیمیایی است که موجب آسیب به مرتکب یا قربانی شود.

    آنچه در این جنایت مورد حمله و هدف قرار می گیرد، تمامیت جسمانی انسان است. بنابراین اشخاص حقوقی نمی توانند قربانی چنین جرمی باشند. این وکیل جنایی با موضوع اسیدپاشی ادامه می دهد: قصاص مجرم باید با قربانی یعنی قربانی جرم باشد و در صورت فوت وی از اولیای دم مطالبه شود. یعنی باید از اسیدپاش انتقام بخواهند. بنابراین دادگاه نمی تواند بدون درخواست شاکی مجرم را مجبور به قصاص کند.

    تبصره : در مورد اسیدپاشی با رضایت شاکی از مجازات قصاص ساقط می شود و شاکی ممکن است حتی دیه ندهد. اما پرونده کیفری مربوطه چون علنی است و قاضی حکم مقتضی را صادر می کند همچنان مفتوح است.

    تبصره 1- ریختن اسید یا سایر ترکیبات شیمیایی روی شخص، غوطه ور کردن اعضای بدن در اسید و موارد مشابه اسیدپاشی محسوب می شود.

    تبصره 2- در مواردی که اسیدپاشی مشمول مقررات ماده (286) قانون مجازات اسلامی مصوب 1398/02/01 باشد. مرتکب آن فساد فی الارض محسوب و مجازات می شود.

    این وکیل کیفری می گوید: منظور از عبارت «در حکم» این است که یک چیز مثل، مثل و مانند چیز دیگر است، یعنی اعمال و رفتارهای مختلف در جرم اسیدپاشی باعث تفاوت در نوع آن نمی شود. میزان مجازات و همان مجازات در مورد آنها اعمال خواهد شد و طبق تبصره 2 در صورتی که فعل مادی یا عنصر مادی جرم اسیدپاشی از مصادیق جرم افساد فی الارض یا محرز شود. محاربه، محکوم خواهد شد. آن جرم حسب مورد در قانون تشدید جرم اسیدپاشی لحاظ نشده است.

    جنبه کلی اسیدپاشی در حقوق ایران

    وکیل اسیدپاشی گفت: جنبه عمومی جرم به این معناست که فردی با ارتکاب عمل مجرمانه، نظم عمومی را بر هم زده باشد. بنابراین در صورت موافقت یا گذشت شاکی، عامل اسیدپاشی به مجازات های مقرر در قانون محکوم می شود. متن مقاله مربوطه را با هم می خوانیم و هر مورد را توضیح می دهیم.

    ماده 2 - در صورتی که شخصی مرتکب جرم موضوع این قانون شود و مجازات آن قصاص نباشد و یا به دلایلی مانند سازش اولیاء دم قصاص نشده باشد مرتکب علاوه بر پرداخت به جزای نقدی محکوم خواهد شد. باج ارش یا میزان مصالحه طبق مقررات مربوطه. بودن:

    الف- درجنایت علیه نفس و جنایتی که منجر به تغییر دائمی چهره مجنی علیه به حبس تعزیری درجه اول شود (یعنی حبس 25 سال یا بیشتر مانند از بین رفتن تمام یا قسمتی از چهره مجنی علیه. قربانی).

    ب- در جنایتی که پرداخت آن بیش از نصف دیه کامل باشد به حبس تعزیری درجه دو (یعنی حبس بیش از 15 تا 25 سال. پرداخت خسارت وارده بیش از آن باشد. نیمی از پرداخت کامل شخص).

    ج- در جنایتی که دیه آن از ثلث تا نصف دیه کامل باشد تا حبس تعزیری درجه سه (یعنی حبس از 10 تا 15 سال).

    د- در جنایتی که دیه آن تا ثلث دیه کامل باشد به حبس تعزیری درجه چهار (یعنی حبس بیش از 5 تا 10 سال).

    نحوه اعمال مقررات تخفیف و تعلیق در این جرم

    آیا مجازات اسیدپاشی قابل کاهش است؟ آیا مجازات اسیدپاشی قابل تعلیق است؟ آیا می توان از دادگاه تقاضای تعلیق مجازات جرم اسیدپاشی کرد؟ وکیل اسیدپاشی می گوید: بر اساس ماده 3 قانون فوق الذکر، تحت شرایطی فقط یک درجه مجازات برای اسیدپاشی تعیین می شود.ack را می توان کاهش داد. بنابراین امکان تعلیق اجرای مجازات یا تعویق صدور حکم در این جرم بی اثر بوده و امکان پذیر نیست.

    ماده 3 - در جرائم موضوع این قانون و شروع آن مقررات مربوط به آزادی مشروط، تعلیق و تخفیف مجازات اعمال نمی شود مگر اینکه بزه دیده یا بستگان او مجازات مرتکب را عفو کرده باشند که در این صورت دادگاه . می تواند مجازات مرتکب را یک درجه کاهش دهد. هزینه درمان مرتکب این جنایت چقدر است؟

    آیا می توان از عامل اسیدپاشی مطالبه خسارت کرد؟ پرداخت هزینه های گزاف درمان و بستری قربانی جرم بر عهده کیست؟ وکیل اسیدپاشی می گوید: بر اساس ماده 5 قانون، در کلیه موارد مذکور در این قانون، مرتکب علاوه بر جبران خسارات مقرر در ماده (14) قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392/12/4. . باید هزینه درمان قربانی را بپردازد. یعنی قربانی جنایت شده است. در صورتی که مرتکب به تشخیص قاضی قادر به پرداخت هزینه معالجه نباشد، یعنی پول نداشته باشد و یا قادر به پرداخت نباشد، هزینه های مربوط به معالجه قربانی از محل صندوق صدمات بدنی پرداخت می شود.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:12 PM
    بازدید : 249
    برچسب‌ها :


    تعریف جرم احتکار یا گرانفروشی

     


    جرم احتکار مفهومی فقهی و حقوقی دارد. در تعریف فقهی کلمه حکار به معنای پس انداز است و به کسی که این کار را انجام می دهد، انحصارگر می گویند.

    وکیل جرایم احتکار ادامه می دهد: جرم احتکار در اصطلاح حقوقی، رفتار و عمل شخصی است که حوائج ضروری مردم را حفظ و از فروش آن جلوگیری کرده و آن را از دولت و دولت مخفی می کند. مردم. جرم احتکار در اسلام حرام است زیرا مستقیماً با مصالح جامعه سروکار دارد. قرآن و روایات جرم احتکار را امری پست و حرام اعلام کرده اند. مشهور فقها جرم احتکار را طبق آیات و روایات غیر قانونی و حرام دانسته اند. احتکار شامل اقلامی مانند غلات و روغن های حیوانی و گیاهی است که افراد طبقات مختلف به آن نیاز دارند. یعنی شامل نیازهای روزانه آنها می شود.

    انحصارگر کیست؟

    ما اغلب در رسانه ها و روزنامه ها یا اخبار می خوانیم که افراد یا گروه هایی به دلیل احتکار مواد غذایی یا لوازم بهداشتی یا هر آنچه مردم نیاز دارند دستگیر و مجازات شده اند. به این افراد احتکار کننده می گویند. در موارد مربوط به جرم احتکار، دلالان اجناس را با نازلترین قیمت خریداری و به بالاترین قیمت می فروشند. انحصارگر کالا را در انبار نگه می دارد تا زمانی که بازار با کمبود مواجه شود و مردم تشنه آن باشند و برای رفع نیاز خود مجبور به خرید آن به بالاترین قیمت شوند.

    عوامل و علل جرم احتکار

    وکیل احتکار می گوید: احتکار زمانی جرم محسوب می شود که دارای عوامل و شرایط زیر باشد:

    1- سود و منفعت طلبی: وکیل احتکار می گوید: احتکارکنندگان (افرادی که اجناس را انبار می کنند و آن را گران می فروشند) به قصد کسب ثروت و با انگیزه ایجاد بازار سیاه منتظر فرصت مناسبی برای فروش کالا هستند. با قیمت بسیار بالا، عالی و با هدف سیاسی و اقتصادی.

    2- انگیزه ها و اهداف سیاسی: یکی دیگر از عوامل ایجاد کننده جرم احتکار، انگیزه ها و اهداف سیاسی است. یعنی در نظام اقتصادی گروه هایی هستند که هدفشان ایجاد هرج و مرج در جامعه و رسیدن به اهدافشان است. و منافع سیاسی و اقتصادی خود را که با دخالت ظاهری قدرت ها و دولت های قدرتمند و شرکت های آنها همراه است، دنبال کنند.

    3- عدم آگاهی از مقررات کسب و کار: سوالی که در ذهن بسیاری از افراد متصور است این است که در بین تجار جرم احتکار وجود دارد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت: وکیل جرایم احتکار اظهار می کند: مشکلی که از گذشته در اصناف وجود داشته عدم اطلاع از قوانین موجود است. در تجارت، این به معنای قوانین عرضه و کالا است. وی با بیان اینکه بله، احتکار در بین تجار وجود دارد، ادامه می دهد، اما گاهی به دلیل عدم آگاهی در این زمینه است.

    4- ضعف عقیده: یکی دیگر از عوامل جرم احتکار، ضعف عقیده است. یعنی اگر مردم به اعتقادات دینی خود پایبند بودند هرگز مرتکب این جنایت نمی شدند. و او از انجام این کار خودداری کرد.

    طرفین جرم احتکار چه کسانی هستند؟

    طرفین جرم احتکار عبارتند از:

    1- احتکار: اختفا و جمع آوری مال.

    2- نیازمندان: افرادی که برای امرار معاش مجبور به خرید آن کالا هستند.

    3- اموال احتکار شده: کالاهایی که برای زندگی مردم لازم است.

    احتکار چیست؟

    وکیل جرایم احتکار می گوید: آیا هر کالایی مشمول احتکار است یا شامل اقلام خاصی می شود؟ در مواردی که موضوع جرم احتکار، جرم ربا باشد، وکیل ربا می گوید: از نظر فقهای مشهور امامیه، جرم احتکار شامل اقلامی مانند: گندم، جو، خرما، کشمش، روغن حیوانی، روغن نباتی است. گروه دیگری از گیاهان زیتون جرم احتکار محسوب می شوند.

    البته در مورد جرم احتکار نیز نظرات زیادی وجود دارد و معتقدند با توجه به نیاز مردم شهرهای مختلف متفاوت است. مثلاً در شهرهای شمالی مانند رشت و مازندران، مواد اصلی مورد نیاز مردم برنج و گندم است.

    نکته: فقها احتکار مواد غذایی را جرم می دانند. اما به طور کلی باید گفت چه چیزی برای زندگی انسان لازم است.

    به عنوان مثال، در دنیای امروز، با بیماری خطرناک عروق کرونر قلب، مواد ضروری و بهداشتی مانند ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی کننده ضروری است. متاسفانه یک بار شاهد جنایت احتکار ماسک و سایر لوازم بهداشتی بودیم.

    شرایط ارتکاب جرم احتکار چیست؟

    این وکیل کیفری می گوید: جرم احتکار باید شرایط خاصی داشته باشد تا محقق شود. آیا هر مخفی کاری جرم احتکار است؟ این وکیل احتکار بیان می کند: جرم احتکار، احراز چهار شرط اساسی است که به شرح زیر است:

    1- نیاز مردم به کالاهای احتکار شده: پس نمی توان گفت که نگهداری هر کالایی جرم احتکار است. این کالایی است که جرم استجرم احتکار چیست؟

    تعریف جرم احتکار یا گرانفروشی

    جرم احتکار مفهومی فقهی و حقوقی دارد. در تعریف فقهی کلمه حکار به معنای پس انداز است و به کسی که این کار را انجام می دهد، انحصارگر می گویند.

    وکیل جرایم احتکار ادامه می دهد: جرم احتکار در اصطلاح حقوقی، رفتار و عمل شخصی است که حوائج ضروری مردم را حفظ و از فروش آن جلوگیری کرده و آن را از دولت و دولت مخفی می کند. مردم. جرم احتکار در اسلام حرام است زیرا مستقیماً با مصالح جامعه سروکار دارد. قرآن و روایات جرم احتکار را امری پست و حرام اعلام کرده اند. مشهور فقها جرم احتکار را طبق آیات و روایات غیر قانونی و حرام دانسته اند. احتکار شامل اقلامی مانند غلات و روغن های حیوانی و گیاهی است که افراد طبقات مختلف به آن نیاز دارند. یعنی شامل نیازهای روزانه آنها می شود

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:11 PM
    بازدید : 227
    برچسب‌ها :

     

    با شکایت یکی از کارفرمایان، هیات عمومی دیوان عدالت اداری بخشنامه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مبنی بر ممنوعیت انعقاد قرارداد با کارگران زیر یک سال را ابطال کرد.

    معاونت روابط کار وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی در دستورالعمل شماره 49207 مورخ 28 خرداد 94 اعلام کرد که بر اساس اصل قراردادهای کار دائم در مشاغل مستمر، بر اساس ماده 7 قانون کار. انعقاد قرارداد کار موقت برای یک سال کار مستمر در حین خدمت مشروط به بقای کارگاه و کار ممنوع بوده و کارفرمایان موظف به انعقاد قرارداد موقت حداقل به مدت یک سال می باشند.

    همچنین در این دستورالعمل آمده بود: چنانچه قراردادی کمتر از یک سال منعقد شود، با توجه به شرایط مندرج در ماده 1 این دستورالعمل، قرارداد یک ساله محسوب می شود.

    دستورالعمل مذکور مورد اعتراض یکی از شرکت ها قرار گرفت و شاکی ضمن درخواست دستورالعمل مذکور با تقدیم دادخواست به دیوان عدالت اداری اظهار داشت: در دستورالعمل شماره 40 با استنباط نادرست از ماده 7 قانون کار به عنوان اصل و بر اساس آن انعقاد قرارداد کار کمتر از یک سال را ممنوع کرده است، در حالی که در ماده 7 قانون کار در تعریف قرارداد کار «مدت موقت» و سپس تبصره 2 تصویب شده است. : در کارهایی که ماهیت مستمر دارند فقط در صورتی که در قرارداد «مدت» ذکر نشده باشد، عقد دائم محسوب می شود.

    در ادامه شکایت شاکی آمده است: منظور برعکس این است که در مشاغلی که ماهیت مستمر دارند، اگر در قرارداد کار کلمه «استخدام» ذکر شده باشد، قرارداد موقت محسوب می شود. بنابراین قانون کار قراردادهای موقت کار را با کارگران مجاز می داند و هیچ گاه محدودیت یا محدودیتی برای مدت قرارداد تعیین نمی کند که برخلاف مدت مقرر در بی، کم و بیش قرارداد را باطل کند یا مدت خاصی را برای قرارداد تعیین کند. یک قرارداد

    شاکی اضافه کرد: به عبارتی بخشنامه شماره 40 کارفرمایان را مکلف به انعقاد قرارداد حداقل یک ساله کرده و در مرحله بعد حتی فراتر از این تعهد، قراردادهای کمتر از یک سال به عنوان قراردادهای یک ساله تلقی می شود. و در واقع اعتبار. کمتر از یک سال در مغایرت آشکار با ماده 7 قانون کار و تبصره 2 قرارداد و اراده طرفین برای تعدیل آن را باطل کرده است.

    در نهایت هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ 10 مرداد ماه سال جاری با حضور رؤسا، معاونان، رؤسا، مستشاران و قضات شعب تشکیل و پس از بحث و بررسی اعلام کرد: ماهیت آن مستمر است. اگر مدتی در قرارداد ذکر نشده باشد، عقد دائم محسوب می شود. بخشنامه شماره 40 روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که انعقاد قراردادهای کاری کمتر از یک سال در کار مستمر را ممنوع و کارفرمایان را مکلف به انعقاد قراردادهای یک ساله بر خلاف تبصره 2 ماده 7 قانون کار بند یک ماده 12 و ماده 88 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب 1391 لغو می شود.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:11 PM
    بازدید : 206
    برچسب‌ها :

     

    وکیلی گفت: انتقام که حق زن است به خاطر زن قابل چشم پوشی نیست. و هر کاری که یک زن به طور سنتی در خانه انجام می دهد متعلق به اوست.

    صدیقه حجت پناه در گفت وگو با ایسنا، در تعریف اجمالی از مزد ایده آل، اظهار کرد: اساساً مزد ایده آل بهای کاری است که زوجه به قصد خرج نکردن در خانه شوهر انجام داده است. به عبارت دیگر به تمام اعمالی که زوجه به قصد انفاق در خانه شوهر انجام داده است، قصاص می گویند.

    وی ادامه داد: ضرب المثل ها معمولا توسط کارشناسان و در بیشتر موارد به درخواست زن گفته می شود، مگر اینکه مرد قصد جدایی از همسرش را داشته باشد و بخواهد حق همسرش را ادا کند. یکی از حقوق زن که در اخلاق یا عقد نکاح ذکر شده است، مهریه است که در زمان حق به زن تعلق می گیرد.

    این وکیل دادگستری بیان کرد: بین فقها در اینکه مهریه و مهریه متعلق به زن است یا خیر اختلاف است. بسیاری معتقدند که نمی توان یک دین را دو بار ادعا کرد. مثلاً اگر از شما 10 هزار تومان بخواهم از دو کلانتری نمی توانم مطالبه کنم.

    وی در ادامه بیان کرد: اگر قصاص توسط خود قاضی تعیین شود و تشخیص به کارشناس داده شود به آن نحله می گویند. از طرف دیگر ضرب المثلی وجود دارد که تخصص آن به متخصص داده می شود و به عنوان ضرب المثل متعارف شناخته می شود. نحوه تعیین قصاص بر اساس صیغه های عرفی است که جنبه حقوقی خاصی ندارد، محکمه پسند نیست و به نرخ روز نیز محاسبه می شود و به آن عقد ضرب المثل می گویند.

    حجت پناه ادامه داد: این روش یک قاعده کلی است. به عبارت دیگر دستمزد اسمی بر اساس مزد اسمی تعیین می شود. این نام به معنای فاحشه است که به طور سنتی به زن داده می شود و اعتقاد بر این است که زنی که بیشتر، موقعیت بهتر، زیباتر است، در مقایسه با زنی که مقداری دارد، قبل از ازدواج در خانه پدرش کارگر است. فایده ای ندارد، ثواب ضرب المثل زیاد می شود. البته شغل زن تاثیری در حقوق او ندارد.

    فرمود: به خاطر وجود زن، حق زن ساقط نمی شود. بچه دار شدن و هر کاری که در خانه انجام می دهد درمان یک زن است. شاغل بودن ممکن است بر نظر کارشناس تاثیر منفی بگذارد، زیرا خانمی که بیرون از خانه کار می کند و شاغل است یعنی کمتر برای خانه مانده که در نهایت معیارها را مشخص می کند. به عهده کارشناس است

    وی در پایان گفت: قصاص از جمله حقوقی است که بر اساس انعقاد قرارداد از جمله حقوق زنان تعریف می شود و برای مطالبه آن نیازی به ثبت آن در قرارداد نیست. "

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:11 PM
    بازدید : 208
    برچسب‌ها :

     

    تاجری که ورشکست می شود دیگر حق دخالت در اموالش را ندارد. دادگاه یک مدیر تصفیه را برای رسیدگی به حسابها و دفاتر دارایی و بدهی او تعیین می کند. البته قانون تجارت تحت شرایطی به تاجر ورشکسته اجازه می دهد تا با بدهکاران خود به توافق برسد و به فعالیت تجاری خود ادامه دهد. قرارداد بین تاجر ورشکسته و طلبکاران «قرارداد لطف» نامیده می شود.

    عقد ارافقی عبارت است از عقد بین تاجر ورشکسته و کلیه طلبکاران یا اکثریت نصف بعلاوه یک که سه چهارم کلیه مدعیان ورشکستگی پس از صدور حکم ورشکستگی و پس از تسویه مطالبات و قبل از بیع. یا تقسیم دارایی های تاجر. در شرایط معین و با تعیین ضوابط و مقررات منعقد می شود و طلبکاران علاوه بر گذشتن بخشی از مطالبات خود، بخشی را نیز در اختیار تاجر ورشکسته برای ادامه امور تجاری و تأمین بخشی از مطالبات طلبکاران قرار می دهند. . یا عموماً در مدتی که طرفین قرارداد متعهد به پرداخت آن شده اند. دکتر رابعه اسکینی، حقوقدان برجسته و استاد حقوق تجارت، ابعاد و شرایط انعقاد عقد مودت در حقوق ایران را با همایات به بحث گذاشته است.

    ابتدا دکتر اسکینی ورشکستگی را اینگونه تعریف می کند: ورشکستگی یک اصطلاح فارسی است که گاهی در عربی در حقوق تجارت ما به کار می رود و به آن «توقف» می گویند. تعلیق به معنای عدم توانایی در پرداخت بدهی های پولی و مالی است. بنابراین اگر شخصی تعهد غیرمالی داشته باشد و نتواند آن تعهد را انجام دهد، نمی توان تعلیق او را از دادگاه درخواست کرد، بنابراین ورشکسته بدهکاری است که بدهی مالی دارد و قادر به پرداخت آن نیست. وی ادامه می دهد: از زمان صدور حکم ورشکستگی تاجر دیگر حق دخالت در امور مالی او را ندارد و مدیر تصفیه یا مدیر تصفیه جایگزین وی می شود. یکی دیگر از آثار حکم ورشکستگی این است که اگر تاجری معامله کرده باشد می توان معامله را فسخ کرد یا به عبارت دیگر دادگاه تقاضای فسخ معامله را کرد. استاد گرانقدر حقوق تجارت این معاملات را از جمله معاملات از تاریخ فسخ و از تاریخ صدور حکم ورشکستگی برشمرد و می افزاید: مشمول ماده 423 است و هبه یا تسویه در صورتی باطل است که تمام انفاق را داده باشد. مطالبات یکی از طلبکاران را بخواهد یا معامله ای انجام داده که به ضرر طلبکاران بوده یا موجب ضرر طلبکاران شده باشد. وی همچنین با بیان اینکه معاملاتی که بعد از تاریخ ورشکستگی انجام می شود نیز باطل است، گفت: فرقی نمی کند ارزش معامله چقدر باشد و به قیمت واقعی باشد یا خیر. از آنجایی که تاجر از تاریخ صدور حکم ورشکستگی نمی تواند در اموال خود مداخله کند، هرگونه معامله از طرف او باطل است و این مدیر تصفیه است که باید از طرف او در مورد معاملات خود تصمیم بگیرد. اسکینی تاکید می کند: نکته مهمی که در اینجا باید بر آن تاکید شود این است که مبنای بطلان معاملات تاجر ورشکسته، نظریه معاملات به قصد فرار از دین است. یعنی می گویند تاجری که وضع مالی خوبی ندارد، اگر تجارت می کند، به این دلیل است که بدهی خود را به طلبکاران خود نمی پردازد و قصد فرار از دین دارد. چنانکه مواد قبل از ماده 423 قانون تجارت معاملات تاجر را در صورتی باطل یا باطل دانسته اند که برای ضرر طلبکاران و تأمین ضرر باشد یعنی شخصی به قصد فرار از دین معامله کند. بنابراین تاجر غایب نیست. نیست.

    انعقاد قرارداد خیرخواهانه به نفع تاجر با حسن نیت

    وی با اشاره به شرایط قانونی تداوم فعالیت تاجر ورشکسته در قالب عقد فضولی، تصریح می کند: عقد منفعت در مواردی است که تاجر به صورت عادی و با صداقت و حسن نیت کامل تجارت خود را انجام دهد اما به صورت غیرمنتظره و غیرمنتظره و دلیل ناخواسته . وقایع مربوط به اقدامات او مانند بحران شدید اقتصادی ناشی از جنگ یا کاهش ارزش پول، سرمایه خود را از دست می دهد و به ورشکستگی محکوم می شود. در این صورت، طلبکاران او ممکن است بخواهند به او کمک کنند تا تحت شرایطی که در قانون تجارت پیش بینی شده از ورشکستگی جلوگیری کند و بنابراین با او توافق می کنند که تا حد امکان بدهی خود را پرداخت کند و به تجارت خود ادامه دهد. . «قرارداد بین تاجر و طلبکاران به پیشنهاد مدیر تصفیه و تاجر منعقد می‌شود و البته در صورت عدم رضایت اکثریت طلبکاران، این قرارداد با قرارداد منعقد نمی‌شود، اما در صورت موافقت اکثریت. این قرارداد منعقد خواهد شد.» منعقد خواهد شد. وی گفت: قرارداد عرافه شرایط جدیدی را برای تاجر ایجاد می کند و در صورت تایید می تواند در اموال خود دخالت کند. اسکینی سای به این معنا که این قرارداد آثار حکم ورشکستگی را باطل می کند

     

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:10 PM
    بازدید : 262
    برچسب‌ها :

     

    به طور کلی انتشار و انتشار اخبار کذب و خلاف واقع به منظور ایجاد ضرر و زیان به دیگران و یا تشویش اذهان عمومی یا لطمه زدن به حیثیت و حیثیت مقامات رسمی در اصطلاح قانونی نشر اکاذیب نامیده می شود.

    در واقع هرکس از طریق شکایت نامه یا نامه یا به هر وسیله دیگری مطالب، الفاظ یا نقل قول های جعلی و جعلی را منتشر کند که منجر به لطمه زدن به حیثیت و تشویش اذهان عمومی شود، مرتکب جرم نشر اکاذیب است.

    انواع نشر اکاذیب چیست؟

    نشر اکاذیب در قانون مجازات اسلامی

    طبق مقررات مندرج در ماده 698 قانون مجازات اسلامی در فصل پنجم کتاب تعزیرات: «کسی که به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی از طریق نامه یا شکایت یا مکاتبه. یا عریضه یا گزارش یا توزیع هر گونه اسناد چاپی یا مکتوب با امضاء یا اظهارات کذب بدون امضاء یا با همان نیت، مستقیم یا ضمنی اعمال خلاف حقیقت را مستقیماً یا به عنوان نقل قول به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقام رسمی نسبت دهد. مقامات اعم از اینکه از طریق مذکور ضرر مادی یا معنوی به نحوی به دیگری وارد شود یا خیر علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان به حبس از دو ماه تا دو سال یا شلاق تا حداکثر محکوم می شود. 74 ضربه شلاق."

    نشر اکاذیب در قانون جرایم رایانه ای

    ماده قانونی که در مورد نشر اکاذیب از طریق رایانه صحبت می کند، ماده 18 قانون جرایم رایانه ای مصوب 1387 است که در این ماده آمده است: «کسی که به قصد اضرار به دیگران یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی اقدام به نشر اکاذیب کند. از طریق یک سیستم رایانه ای یا مخابراتی یا آن را در اختیار دیگران قرار می دهد یا با همین نیت به طور مستقیم یا غیرمستقیم به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی به طور مستقیم یا غیرمستقیم اعمال خلاف حقیقت را به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی نسبت می دهد. منظور از انحا ضرر مادی یا معنوی به دیگری است که وارد یا نشده باشد علاوه بر اعاده حیثیت به حبس از 91 روز تا دو سال یا جزای نقدی از 5 میلیون ریال تا 40 میلیون ریال یا جزای نقدی محکوم خواهد شد. هر دو مجازات

    شرایط جرم نشر اکاذیب

    شرایط جرم نشر اکاذیب

    مطالب را منتشر کنید

    ملاحظه می شود که جرم نشر اکاذیب با فعل بیان به معنای بیان صورت می گیرد. برای اینکه عمل شخصی که مطالبی را خلاف واقع اعلام می کند مشمول تعریف ماده 698 باشد و جرم نشر اکاذیب تلقی شود، باید این موضوع به قصد تشویش اذهان عمومی منتشر و منتشر شود. ایجاد ضرر و زیان به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی.

    اگر شخصی در نامه خصوصی به دیگری مطلبی را بیان کند، هر چند خلاف واقع باشد، ولی از آنجایی که شرح انتشار مطلب خلاف واقع نباشد، به عنوان نشر اکاذیب قابل تعقیب نیست.

    غیرواقعی بودن موضوعات بیان شده

    همانطور که از متن ماده 698 قانون مجازات اسلامی و همچنین ماده 18 قانون جرایم رایانه ای مشخص است، محتوایی که در جرم نشر اکاذیب منتشر و منتشر می شود، باید خلاف واقع باشد، یعنی اگر شخصی منتشر کند. محتوا به ضرر دیگری از طریق دستگاه های رایانه ای و سیستم های اینترنتی و یا از طریق انتشار اوراق و نامه ها و لطمه زدن به حیثیت و حیثیت شخصی است، اما مطالب منتشر شده خلاف واقع نبوده و جرمی مرتکب نشده است.

    در واقع اگر محتوایی که توسط ناشر منتشر می‌شود و باعث لطمه به شهرت یا لطمه به دیگران می‌شود، مشمول جرم انتشار نخواهد بود.

    بدخواهی

    برای ارتکاب جرم نشر اکاذیب، لازم نیست مطالب و اکاذیب غیرواقعی که برای شخصی منتشر و منتشر شده است، موجب ضرر و زیان یا لطمه به حیثیت و یا تشویش اذهان عمومی شود و تنها این که شخصی که آن را به قصد آسیب رساندن و یا تشویش اذهان عمومی برای انتشار مطالب منتشر می کند و در این زمینه نیت بدی دارد، مقصر شناخته شدن او کافی است.

    چه کسی مسئول اثبات کذب بودن مطالب در نشر اکاذیب است؟

    چه کسی مسئول اثبات کذب بودن مطالب در نشر اکاذیب است؟

    در مورد کلمه «کذب» باید گفت که اگرچه این کلمه به معنای جمع «کاذب» است، اما اگر موردی کذب و خلاف واقع به شخصی نسبت داده شود، مشمول تعریف قانون از انتشار می شود. "دروغ".

    بر اساس قواعد کلی حقوقی، اثبات کذب بودن مطالب منتشر شده و همچنین مجرمیت شخصی که مطالب را منتشر کرده است، بر عهده شخصی است که ادعای کذب و غیر واقعی بودن مطالب را دارد. به این معنا که،اگر شخصی اطلاعات نادرستی در مورد ایران منتشر کند و شخص دیگری از این امر متضرر شود، شاکی باید ثابت کند که اطلاعات منتشر شده توسط شخص منتشر کننده کذب و غیر واقعی است.

    تفاوت انتشار دروغ های رایانه ای با انتشار دروغ های معمولی

    به طور کلی قوانینی که در خصوص انتشار عکس توسط رایانه و غیر رایانه ای ارائه شده است بسیار شبیه به یکدیگر است، راه حل تفاوت بین این دو نوع انتشار کذب، ابزاری است که از طریق آن انتشار کذب است. انجام شده. بر اساس ماده 18 قانون جرایم رایانه ای، در صورت انتشار اکاذیب از طریق سامانه های رایانه ای و مخابراتی به حبس از 91 روز تا 2 سال محکوم می شوند.

    اما چنانچه نشر اکاذیب از طریق نامه یا شکایت یا گزارش و پخش هرگونه اسناد چاپی یا مکتوب باشد مشمول مجازات مقرر در ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی و به حبس از دو ماه تا محکوم خواهد شد. دو سال و تا 74 ضربه شلاق.

    مشاوره حقوقی در مورد انتشار مطالب نادرست آنلاین

    برای دریافت مشاوره حقوقی در خصوص جرایم کیفری (انتشار اکاذیب به صورت اینترنتی) و همچنین بهره مندی از تجربه بهترین وکیل در پرونده حقوقی خود می توانید از راه های ارتباطی گروه وکلای ایران دادفر استفاده کرده و با کمترین زمان و هزینه مشکل حقوقی خود را حل کنید.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 30 / 4 - 2:10 PM
    بازدید : 316
    برچسب‌ها :

    آمار سایت

    آنلاین :
    بازدید امروز :
    بازدید دیروز :
    بازدید هفته گذشته :
    بازدید ماه گذشته :
    بازدید سال گذشته :
    کل بازدید :
    تعداد کل مطالب : 226
    تعداد کل نظرات : 0

    خبرنامه